میراث فرهنگی و تاریخی همواره یکی از نقاط مورد بحث در مسیر تحول و توسعه هر جامعه است، جامعهای با شهروندان فرهیخته و دغدغهمند، گذشته را چراغ راه آینده میداند و خود را در برابر پیشینه و سند هویتی خود مسئول دانسته، آن را پاس میدارد و در راه حفظ و حراست از آن اهتمام میورزد و در عوض جامعهای که فاصله زیادی با معیارهای توسعه یافتگی دارد، پیشینه تاریخی خود را نماد عقبماندگی تلقی کرده و میکوشد تا با تجددنمایی خود را از شر آن خلاص کند و در این بین فراموش نکنیم ملتی که با تاریخ خود بیگانه باشد، محکوم به تجربه دوباره آن است.
مساله مناقشات در خصوص میراث فرهنگی تنها یک رکن اساسی دارد و آن چیزی جز ایستادگی در برابر تخریب نیست. دیدگاه مدیریتی حاکم بر این شهر کهن ظاهرا در پی آبادانی و پیشرفت است ولی در عمل جز تخریب و ویرانی نتیجهای در بر نداشته است؛ تخریب بناها، محلات، از بین بردن هویت فرهنگی محلات و عدم توجه به کیفیت زندگی شهروندان تنها بخشی از نتایج فاجعه بار این "به ظاهر پیشرفت" بدون مطالعه است، ساختنی که با تخریب هویت تاریخی انجام شود خدا میداند عاقبت به کجا ختم خواهد شد.
محله آخوند، هسته تاریخی شهر قزوین
یکی از محلات قدیمی قزوین، محله آخوند میباشد که سابقه شکلگیری آن به زمان صفویان بازمیگردد. این محله همواره از زمان شکلگیری، محل زندگی علما و خانوادههای شهیر قزوینی بوده تا اینکه به بهانه احیای هویت تاریخی شهر و محلات قدیمی، لودرها روانه این محله کهن شدند؛ آنچه به عنوان بازآفرینی هویت محله آخوند انجام شد شامل تملک پلاکهای منطقه، قطع دسترسی دو محله دیمج و آخوند از یکدیگر و آغاز عملیات گودبرداری که ماحصل آن تخریب بافت تاریخی، از بین بردن هویت فرهنگی آن محله و همچنین احداث یک پل پارکینگ که نزدیک به یک دهه از افتتاح آن میگذرد ولی همچنان مورد بهره برداری قرار نگرفته است بود.
این محله که روزگاری محل زیست علمای نامدار قزوینی بوده، امروزه محل زندگی اتباع غیربومی شده است و آنچه که در تصرف قزوین توسط هوتکیان رخ داده بود این بار بدون خون ریزی دوباره به وقوع پیوست، که این خود گواهی بر تکرار تاریخ است.
برجی که تاریخ قزوین را به حراج گذاشت
قزوین به واسطه هویت مذهبی همواره مورد توجه قرار گرفته است، روزگاری افق این شهر کهن را گنبد لاجوردی شازده حسین یا منارههای مسجد جامع مزین میکرد که با فروختن تراکم و ساخت و ساز در محدوده بافت تاریخی کم کم این آثار شاخص از نظرها محو گشتند و در راستای توسعه قزوین، بنایی را احداث کردند که از هر سویی بنگری، در چشم انداز افق این شهر جاخوش کرده است. برج تجارت در حریم اثر تاریخی دروازه درب کوشک، یکی از تنها دو دروازه باقی مانده کهن شهر قزوین و از معدود دروازههای باقی مانده در کشور، قرار دارد. عملیات عمرانی پروژه به همین دلیل دو بار در سال های 84 و 86 به واسطه فشار گروههای حامی آثار تاریخی و میراث فرهنگی متوقف شد که متاسفانه مجددا از سر گرفته شد. این در حالی است که معاون عمرانی استانداری در سال 96 در مصاحبه با روزنامه ولایت اعلام کرد: "اگر امروز این طرح قرار بود آغاز شود؛ هیچ مسئولی در استان اجازهی ساخت به آن نمیداد"
شهر در چنگال قاتلان میراث فرهنگی
احداث پارکینگ طبقاتی سعدالسلطنه یکی از موضوعات پر حاشیه سال 93 در قزوین بود، اینبار نیز همچون گذشته لودرها به میدان آمدند تا به وظیفه ذاتی خود که تخریب است عمل کنند. گودبرداری در حریم سه اثر ثبت شده تاریخی یعنی کاروانسرای سعدالسلطنه، سرای وزیر و مسجد النبی موجب تخریب کامل بقایای خانه تاریخی حاج عبدالوهاب گشت و تلاش های میراث فرهنگی و شهروندان نتوانست جلوی این تخریب وحشیانه را بگیرد، آنچه که در پایان رخ داد، قلب هر حامی تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم را به درد آورد، تخریب گران در یک عملیات انتحاری که در حقیقت نابودی خودشان بود و نه نابودی تاریخ، ایستادند و گفتند "قاتلان میراث فرهنگی" بیایید عکس یادگاری بگیریم.
وضعیت مبهم آینده مواریث تاریخی و فرهنگی قزوین
آنچه که مسلم است، پاسداری از تاریخ و مواریث تاریخی و فرهنگی نیازمند مطالعه، پژوهش و کار تخصصی است و هر توسعهای بدون شناخت هویت و سابقه تاریخی این شهر کهن محکوم به شکست است. میراث کهن فرهنگی و تاریخی نیازمند مرمت و حفاظت هستند و نه نوسازی و ابزار کار با بناهای تاریخی قلمو جهت زدودن غبار روزگار از روی خشتهای آنان است و نه لودرهای غول پیکر...
پ.ن : این نوشتار پیشتر در روزنامه ولایت چاپ شده است