دشت پیراهن تو باغ گل زرد رفیق
صف کشیدند به دیدن! دو جهان مرد رفیق
هشتمین ساختهی پر عجب دست بشر
باعث و جاذبهی هر چه جهانگرد رفیق
روسری را به عقب راندی و شب گشت خجل
رحم کن بر دل این مردم شبگرد رفیق
طبل جنگ است صدای نفس پاشنه ات
کبک میدان نبرد! کیست هماورد رفیق
در قبال من درمانده چه حاجت به سپاه
چشم تو با من بیچاره چهها کرد، رفیق
روبروی من دیوانه نفر جمع نکن
لشکر موت به زانوم درآورد رفیق
#سعیدصدقی