تا مدتها مصر را آغازگر تاریخ تمدن و تاریخ ادبیات میدانستند(میدانستیم)، اما در همین اواخر تمدنهای دیگر با قدمت بیشتر کشف شدند ولی هنوز هم تا حد زیادی مرور تاریخ و ادبیات با مصر آغاز میگردد. منبع خوانش من نیز که کتاب تاریخ ادبیات جهان تراویک است با مصر شروع شده است، پس امروز از مصر مینویسم.
لازم میدانم یادآوری کنم من قصد نوشتن یه دوره تاریخ یا حتی تاریخ ادبیات را ندارم بلکه فقط میخواهم دریافتها و نظرات خودم را در مدتزمانی که در حال خواندن تاریخ ادبیات و تاریخ جهان هستم بنویسم.
و اما مصر:
اولین چیزی که در تاریخ ادبیات* مصر باستان برایم جالب بود لوح روزتا بود، این لوح باعث رمزگشایی زبان هیروگلیف شد -در تاریخ کتاب مقدس هم که در حال ساخت پادکست آن هستم بسیار مورد استناد است!- و با این رمزگشایی بود که جهان امروز توانست به عالم اسطورهای و پر داستان فرعونها وارد شود. روزتا یا رزتا (Rosetta) یک سنگ سیاه بسیار قدیمی است که یک متن واحد با سه زبان مختلف روی آن نوشته شده است. به نظر من عجیب و زیباست.
دومین مورد جالب توجه دستهبندی ادبیات مصر باستان بود. ادبیات حکمی، مذهبی، قصهها، غزلیات عاشقانه و اشعار حماسی. از اولی و دومی کتابی پیدا نکردم، چهارمی و پنجمی هم در دایره علاقههای من نیستند پس میماند قصه که بهترین نوع ادبیات است. سه نمونه از معروفترین قصههای مصر باستان را خواندم که در ادامه از آنها میگویم.
داستان دو برادر یا آنپووباتا: گویا قصه مربوط به 3200 قبل از میلاد است! قصهای از جنس تخیل و اسطوره و عشق و حسادت. داستان دو برادر با اینکه خیلی عجیب و خاص نبود ولی به جهت قدمتش و نیز اشاره به خصلتهای درونی قصه جالبی است، میگویند اولین اشاره به داستانی همچون زن فوطیفار و یوسف را در داستان دو برادر باید یافت. به هر حال نه تنها ارزش خواندن دارد بلکه زیباست.
داستان ملوان کشتی شکسته: سبک و سیاق روایت این داستان نیز شبیه به داستان دو برادر است ولی من داستان و شخصیتها را دوست نداشتم و حتی کمی از آن عمق و آن اشاره به اسطورهای که در داستان دو برادر بود در این داستان نیافتم.
داستان ستنا: این داستان عجیب و زیبا بود به ویژه که به جادو، دنیای مردگان و علم در نظر مصریان باستان اشاره کرده بود و قهرمان داستان کودکی ماجراجو بود. این داستان قابلیت تیدبل شدن به یک انیمیشن زیبا و پر مفهوم را دارد.
ادبیات مصر باستان با همین سه داستان برای من تمام شد. مقصد بعدی آشور و بابل است.
* هرجا از تاریخ ادبیات صحبت کنم منظورم منبع اصلی خوانش این روزهایم یعنی کتاب تاریخ ادبیات جهان نوشته تراویک است.