وقتی در علمخوانی 23 جلد اول از مقدمهای بر تاریخ علم تموم شد فکر کردم در جلدهای بعدی با حجم بیشتری از مطالب روبرو میشم... البته با حجم بیشتری روبرو شدم به طوری که در 577 صفحه فقط در مورد سدهی 12 خوندم ولی چیزی که باعث شده قیافهام شبیه تصویر بالا باشه اینه که این حجم از کار و آدم و اسم و رسم خروجیِ جالب توجهی نداشت!
البته باز بگم من نگاهم متمرکز روی فیزیکه اونم به طوری که اون دانشمند و حکیم تونسته باشه از جبر زمانی و مکانی و تعصبات حکومتی و مذهبی رد بشه و حلقهی دستاوردش رو به زنجیر علم جهانی وصل کنه.
انگار قرن 12 بعد از افول مسلمونها تبدیل شد به دورهی انتقال... حالا اروپا میخواد به علم مسلمونها دست پیدا کنه پس باید مشغول ترجمه و تدریس بشه...
و کمکم مسلمونها از علم کناره میگیرن و به قول همین کتابی که میخونم کالسکهی علم کالسکهرانش رو عوض میکنه...
دوست ندارم با لیست کردن اسامی الکی این پست رو طولانی کنم... پست بعدی وارد سدهی 13 میشم.