این پست بسیار کوتاه ولی لازم است.
همیشه برای شروع فلسفه میروند به سراغ پیشاسقراطیان و بعد سقراط و بعد تازه میرسند به افلاطون. من این راه را دوست ندارم.
من قصد خواندن کتابهایی را دارم که همانان نوشتهاند و دلم نمیخواهد با دستهبندیهای لوس پیشاسقراطیان و قراردادن آنان در یک متن طولانی و تکهپاره خودم و شما را خسته کنم. در ضمن هدف من اینجا خواندن و بررسی تاریخ فلسفه نیست.
پس
من بدون گفتن از تالس و دموکریتوس و فیثاغورث و بقیه دوستان و همدورهایهایشان یکراست میروم سراغ مجموعه کامل افلاطون.
سقراط را هم ما بیشتر از نگاه افلاطون و کمی هم از چشم گزنفون دیدهایم پس در خوانش آثار، خودمان با آنها آشنا میشویم لازم نیست کسی دیگر دوباره واسطه شود و سقراطی را که افلاطون به ما شناسانده از زاویه چشم خودش به ما نشان دهد.
آماده باشید که کل آثار افلاطون را یک به یک خواهم خواند و از آنها خواهم نوشت. پیش به سوی خوانشی طولانی و عمیق و جذاب...