ویرگول
ورودثبت نام
ساحل مرتضوی
ساحل مرتضوی
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

55. آپولوژی (دفاعیه سقراط) قسمت دوم

به نظر من این تصویرِ سقراط اون  حسی که شخصیتش داشته رو خوب نشون داده!
به نظر من این تصویرِ سقراط اون حسی که شخصیتش داشته رو خوب نشون داده!


این پست به صحبتهای پست قبلی وابسته است.

و اما متن سخنرانی سقراط:

به نظر من سقراط در این سخنرانی خود در دادگاه چکیده‌ای از زندگی و هدفش را بیان کرد به این صورت که:

  • اول گفت چه شد که به فکر بحث و مکالمه با مردم افتاد
  • بعد گفت چه روشی را برای این کار انتخاب کرده است و فکر پشت روشش چه بوده است
  • سپس بیان کرد که چرا مردم با او دشمن شده‌اند و از او دوری می‌کنند و نیز چرا جوانان به دور او جمع می‌شوند.

قبل از این موارد هم نقد خود را به سخنورانی که باطل را در لباس حق نمایان می‌کنند، اعلام کرد و روش خود را بر راستی مبتنی دانست ولو اگر به ضررش باشد و نیز وظایف قاضی را به شکلی زیبا یادآوری کرد.


در میان سخنانش اشاره می‌کند که دانش او بی‌دانشی است، وقوفش بر نادانی‌اش. و می‌گوید که مردان سیاسی را از نظر دانایی بررسی کرده و فهمیده آنان نمی‌دانند و گمان می‌کنند می‌دانند. سپس سراغ شاعران رفته و دریافته است که آنان نیز آگاهی ندارند بلکه به الهام وابسته‌اند. پس از آن نزد پیشه‌وران رفته و فهمیده است آنان به کار خود درست واقف‌اند ولی چون در زمینه خود ماهرند گمان می‌کنند در سایر چیزها نیز آگاهند و در نهایت تعداد قابل توجهی از مردم هستند که از نادانی خود نه تنها بی‌خبرند بلکه آن را دانایی می‌دانند و کوشش سقراط روشن کردن این موضوع بوده است تا افراد بتوانند با علم به نادانی در جهت رشد و دانایی حرکت کنند و از رکود درآیند. این بیانات سقراط چکیده روش و هدفش بود که به خوبی ارائه شد.

در مرحله دوم وقتی که سقراط به شاکیان دادگاهش پاسخ می‌دهد، ابتدا متن دعوا را بررسی می‌کند و به روش خاص خودش در مکالمات، ایرادات آن و تناقضات فکری پشت آن را بر ملتوس (مخاطب سقراط در دادگاه که با دو تن دیگر از سقراط شکایت کرده بود) آشکار می‌کند. این روشِ بررسی نقادانه کلام و سوال و جواب کردن‌ها، دقیقاً روش سقراط در مکالماتش با مردم است و در اینجا به جای توضیح آن، عملی آن را نشان می‌دهد که خود روشی خلاقانه و موثر است. از استدلالهایش می‌گذرم ولی مجدد پیشنهاد می‌کنم حتماً این متن را بخوانید.

بعد از نشان دادن ایرادهای متن دعوا و تفکرات اشتباهی که در آن وجود دارد به دفاع از خود در این زمینه می‌پردازد و در این دفاع مردم و روش زندگی امروزی و نیز دشمنان پیشین و امروز خود را نقد می‌کند و بیان می‌کند که شکایت ارائه شده اگر واقعی بود لازم بود از طرف جوانان و یا خانواده و دوستداران آنان باشد در صورتی‌که آنان شکایتی ندارند ولی ملتوس و یاران او به جهت خطری که برای خود حس می‌کنند جوانان را بهانه کرده و شکایتی مرتبط با آنان تهیه کرده‌اند. در واقع سقراط نشان می‌دهد که متن شکایت بهانه است و مردم شهر می‌خواهند خود را از شر سقراط خلاص کنند.


در نهایت سقراط می‌گوید راهی که انتخاب کرده است درست می‌داند و تا کسی نتواند او را قانع کند که راهش غلط است به راهش ادامه می‌دهد. به مردم آتن هم هشدار می‌دهد که در صورت کشتن من کسی را از دست داده‌اید که به این سادگی‌ها شبیهش را نخواهید داشت. نقد کوچکی هم می‌کند و می‌گوید من هفتاد سال دارم و اگر کمی صبر می‌کردید به مرگ طبیعی می‌مردم و نیازی به بدنامی شما نبود!

همه صحبتهای سقراط در بخش اول برای من شبیه به نوعی پرزنت (ارائه) از هدفش و روشش بود و این ارائه با بیانی جذاب و همراه با نقدهای گسترده اجتماعی همراه بود که هر کدام مجالی برای اندیشیدن لازم دارد.


در بخش دوم، بعد از اینکه دادگاه به گناهکار بودن سقراط رای می‌دهد و سقراط باید مجازاتی برای خود تعیین کند، از اعتراضش به حکم و مستحق پاداش دانستنش که بگذریم، خودش مجازاتها را بررسی می‌کند. می‌گوید:

  • زندان که جای زندگی نیست پس نمی‌خواهمش
  • جزای نقدی هم که ندارم و در ضمن از روش قبلی خود دست برنخواهم داشت
  • تبعید را هم که نمی‌توانم تحمل کنم چون هم آتن را بسیار دوست دارم و هم می‌اندیشم که وقتی همشهریان خودم نتوانستند مرا تحمل کنند از دیگران چه انتظاری هست
  • پس می‌ماند مرگ. (این را نمی‌گوید ولی عملاً همین می‌ماند چون جزای نقدی که پیشنهاد می‌کند بسیار کم است و نیز مدام تاکید می‌کند که راهم را عوض نخواهم کرد.)

در بخش سوم، سقراط در مورد مرگ صحبت می‌کند و استدلال می‌‌کند که ترس از مرگ واهی است. در نهایت با این عبارات سخنانش پایان می‌یابد.

اکنون وقت آن است که من به استقبال مرگ بشتابم و شما در پی زندگی روید. ولی کدام یک از ما راهی بهتر در پیش دارد؟ جز خدا هیچکس نمی‌داند.

و تمام!

سقراطآپولوژیچالش تاریخ و ادبیات جهانتاریخ و ادبیات جهانفلسفه
هر چیزی که شوق نوشتن رو در من ایجاد کنه میاد اینجا بلکه برای یک نفر دیگه هم جذاب باشه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید