ویرگول
ورودثبت نام
ساحل مرتضوی
ساحل مرتضوی
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

6. علم‌خوانی: مرز بین «فهمیدم» و «انگار فهمیدم»

انتهای هفته‌ی قبل یه اتفاق عجیب افتاد، من انقدر از اشتباه‌ها و باورها گفتم که همه چیز قاطی‌پاتی! شد.

همین‌طور که داشت علم‌خوانی هفته‌ی اول تموم می‌شد (من 6 روز در هفته می‌خونم و روز بعد از آنچه دیروز خوندم می‌نویسم) یهو دیدم که همون اشتباهی که گفتم انیشتین با همه‌ی انیشتین بودنش انجام داد؛ اشتباه که نبوده هیچ نوعی نبوغ یا شاید اتفاق خوب یا حدس شانسی! بوده!😄

حالا من اومدم توی پست روز سومم همین اشتباه رو مثال زدم و گفتم باور می‌تونه باعث شه سعی کنیم چیزهایی که درستن رو نادرست کنیم! ولی تاریخ علم چنان تودهنی بهم زد که دیگه زرتی از یه اتفاق برداشت فلسفی نکنم😄

حالا چی شده مگه؟!

یادم رفت اصل ماجرا رو بگم 😄

خیلی خودمونی بگم انیشتین اول یه چیزی در مورد کیهان فهمید و اون رو فرمول‌بندی کرد بعدش دید که با این فرمولش جهان پایدار نمی‌مونه در حالی‌که جهانی که توشیم باید پایدار بمونه! برای همین یه ثابتی به فرمولش اضافه کرد تا جهان رو پایدار نگه داره!

بعدتر معلوم شد جهان در حال انبساطه پس فرمول انیشتین بدونِ اون ثابت درسته و انیشتین هم گفت اشتباه کردم اونو اضافه کردم به فرمول لطفاً پسش بدید.

بعدترتر! معلوم شد در کیهان اتفاقاتی میفته و ذراتی حضور و بی‌حضوری دارن که همون ثابت انیشتین می‌تونه اثر این‌ها رو در فرمول نشون بده!


حالا تکلیف چیه؟ به باورمون ایمان داشته باشیم؟ به دیده‌ها و آگاهیِ در لحظه‌مون ایمان داشته باشیم؟ به اشتباه فضا بدیم و بعد بررسیش کنیم؟ زرتی قبول نکنیم اشتباه کردیم؟ یا چی؟

به نظر من تکلیف اینه:

  • در هر زمان به درک و دریافتِ لحظه‌ای خودت ایمان داشته باش.
  • روی باورها و آگاهی‌ها اونقدر سخت نباش که بشی متعصب اونقدر هم شل نباشه که بشی حزب باد.
  • برای بهتر شدن و قوی شدنِ تفکرت (در همه‌ی ابعاد) تلاش کن.

پی‌نوشت1: انیشتین به نظرم چون اونقدر که باید دانشمند عملی نبود و نظری کار می‌کرد اینجور با این ثابت بازی کرد وگرنه اگه کسی (مثل کپلر که بعدتر ازش میگم) چیزی رو بر اساس شواهدِ موجود متوجه بشه قضیه فرق می‌کنه. بهتر بگم: جامعه علمی وقتی بین ثابت انیشتین و انبساط کیهان گیر کرد بین دو مشاهده گیر نکرده بود بلکه بین یک نظر و یک مشاهده گیر کرده بود که خب خالِ مشاهده خالِ حکمش شماره دوی اون هم برنده است ولی وقتی علم بین دو مشاهده گیر می‌کنه مشاهدات رو عوض نمی‌کنن بلکه دنبال نظریه‌ای می‌گردن که بتونه هر دو مشاهده رو (که قطعاً وجود دارن) توجیه کنه.

پی‌نوشت 2: این پست‌ها دفتر یادداشت من از علم‌ خوندمه. می‌نویسم برای خودم که اینجوری هم منظم‌تر بخونم و هم آنچه ذهنم رو درگیر کرده یه شکلی بگیره قصدم توسعه علم یا بیان تاریخ علم نیست.



تاریخ علمفیزیکانیشتینثابت کیهانیاشتباه
هر چیزی که شوق نوشتن رو در من ایجاد کنه میاد اینجا بلکه برای یک نفر دیگه هم جذاب باشه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید