ساحل مرتضوی
خواندن ۳ دقیقه·۸ روز پیش

99.علم‌خوانی: تثبیت نیوتون

در ادامه‌ی پست قبلی همچنان می‌خوام از نیوتون بگم.

وقتی نیوتون قوانین خودش رو ارائه داد، در واقع جهان رو در فرمول‌ها محصور کرد. اما همین جهان با این فرمولها کمی اختلاف داشت. چه اختلافی؟

حرکت سیاره‌های عطارد و اورانوس با فرمولهای نیوتون اختلاف داشت. جالبه بدونید همین اختلافهای در نهایت تیر خلاص رو به مدل بطلیموس زده بود. اما نیوتون با این اختلافها چه کرد؟

خود نیوتون کاری نکرد ولی دو نفر به طور مستقل گفتن باید بعد از اورانوس سیاره‌ی دیگه‌ای وجود داشته باشه تا این اختلاف‌ها رفع بشه!

بعدها نپتون کشف شد و حرف پیروان نیوتون چیزی شبیه پیشگویی از آب در اومد.


دوست دارم توجه کنید که در زمان یونان باستان با اون همه آزادی اندیشه نمیشد به راحتی امکان وجود سیاره‌ی دیگه‌ای رو در نظر گرفت. به نظر من اگه نیوتون در اون زمان بود کسی برای حرفهاش تره هم خرد نمی‌کرد (تو یونان تره بوده؟) همونطور که قبلتر گفتم در یونان متافیزیک بر فیزیک تسلط داشت و وجود هفت سیاره نشانه‌ی کمال آسمون بود و امکان وجود سیاره‌ای دیگه صفر بود. 😶

از طرفی باز دوست دارم توجهتون رو به بزرگترین و عجیب‌ترین پیشگویی علم جلب کنم: جدول تناوبی مندلیف. وقتی وجود نپتون رو با توجه به قانون گرانش حدس می‌زنیم به نظر من خیلی هم کار خاصی انجام نشده که اسم پیشگویی رو به خودش بگیره ولی وقتی تازه جهان در شوک کشف عناصره و همون زمان جدول مندلیف متولد بشه خارق‌العاده است. مندلیفی که نه تنها عامل درست و به‌جایی رو برای طبقه‌بندی عناصر ارائه داد بلکه با چیدمان و فقط با بدیهی دونستن نظم موجود در جهان، عناصر دیگه رو و خواصشون رو و جایگاهشون رو پیشگویی کرد. به این میگن پیشگویی! 😄


خب! برکردم به نیوتون. بعد از کسف نپتون دیگه نگاه نیوتون رو با توپ هم نمیشد ترکوند، البته که اختلاف حرکت عطارد باقی موند! از ترکوندنش نمی‌خوام بگم ولی می‌خوام از زمان در نگاه نیوتون صحبت کنم.

همونطور که در پست قبل گفتم نیوتون معتقد بود جهان الان در یه حالت فریزشدگی یا همیشه یکنواختیه که داره به طور خودکار فعالیت می‌کنه. این نگاه میگه که زمان در حال و گذشته و آینده فرقی نداره. یعنی اگه از الان بریم به گذشته یا از گذشته بیایم تا امروز فرقی در مشاهداتمون رخ نمیده. یعنی جهان همواره همونه که هست.

باید بگم زمان سَیَلانِ محضه! قابل اندازه‌گیری نیست. در فیزیک نمی‌گنجه.

ما برای درک زمان اون رو مکانی‌سازی می‌کنیم. مثلا می‌گیم مدتی که نور انقدر فاصله رو طی می‌کنه. مثلا مدتی زمین به دور خورشید می‌چرخه.

در واقع ما همزمانی رو می‌تونیم بسنجیم میگیم ولی خود زمان رو نه! ما به محض اینکه که بخوایم چیزی بسنجیم از دست رفته. زمانی که رفته رو نمیشه اندازه‌ گرفت. ما به چیز گذرا دسترسی نداریم.

جالب: زمان در این نگاه سوبژکتیوه!

در جهان نیوتونی زمان هنوز متافیزیکه.


شما رو با موضوع جذاب و عجیب زمان تنها می‌ذارم و میرم سراغ گذار از نیوتون.

نیوتون تا 200 سال پیامبر فیزیک بود و تصور بر این بود که دیگه فیزیک تموم شده و دو تا لکه توی آسمون فیزیک مونده که به محض شفاف شدن اونها پرونده‌ی فیزیک بسته است. جالبه بدونید به دانشجوها می‌گفتن فیزیک نخونید! دیگه چیزی نداره.

تا یه کشف جدید اتفاق افتاد و ورق برگشت ... توی پست بعد از امواج الکترومغناطیس میگم.


هر چیزی که شوق نوشتن رو در من ایجاد کنه میاد اینجا بلکه برای یک نفر دیگه هم جذاب باشه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید