سلما
سلما
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

روبوسی با واژه‌ها!

به نام خدا.

با اینکه نوشتن برای سال‌ها قشنگ‌ترین و آرامش‌بخش‌ترین عادت من تو دوران نوجوونی بود، خیلی وقت می‌شه که اشتیاقم به نوشتن و مکتوب کردن افکار تو ذهنم رو نادیده گرفته بودم. نمی‌دونم دلیل واقعی این موضوع چی بود. شاید حرف مهمی نداشتن. شاید مشغله زیاد و وقت کم. ولی هرچی هم که بشه، هر اندازه که سرم شلوغ باشه، باز هم ارزش نوشتن رو می‌دونم و میلم بهش کم نمی‌شه. با خودم قول و قرار گذاشته بودم که از اول سال نو دوباره نوشتن رو شروع کنم. حتی تلفظ این فعل تو ذهنم هم بهم آرامش می‌ده؛ الآن متوجه‌ شدم. :))


این نوشته محتوای خیلی خاصی نداره و صرفاً یه نقطه شروع و یه دلیل برای ادامه دادنه. همین.

نوشتننویسندگی
روزمرگی‌ها | نوشته‌های پراکنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید