سونه لِمان، پروفسور دانشگاه دانمارک در رشتهی کامپیوتر ساینس و ریاضیات کاربردی، پژوهشی در مورد گسترهی توجه انسانها انجام داده. گسترهی توجه، یعنی تعداد موضوعاتی که در یک ارائهی کوتاه بهصورت مجزا درک میشوند. بهعبارتدیگر مدتزمانی که فرد میتواند بر یک موضوع تمرکز کند. این پژوهش در مجلهی Nature Communications چاپ شده و نتیجهی آن ایناستکه اگر احساس میکنید نمیتوانید روی موضوعی بهصورت عمیق تمرکز کنید و آن را درک کنید، خیلی اتفاق عجیبی نیست؛ این (احتمالاً) بهخاطر اقتصاد توجه است.
کم شدن گسترهی توجه، مشکل دیگری را برای افراد بههمراه میآورد. وقتی نتوانیم روی موضوعی بهصورت عمیق توجه کنیم، آن را بهطور دقیق نمیفهمیم و سریع از یاد میبریم. اتفاقی که بهوفور در رسانههای اجتماعی میافتد. بهطور مثال صحبت درمورد یک فیلم به سرعت تبدیل به ترند میشود و با همان سرعت از بین میرود و مردم دیگر یادشان نمیآید. این بهخودیخود مشکلی ایجاد نمیکند ولی اگر مسئلهای مهم در جامعه اتفاق بیفتد و نیاز به توجه داشته باشد، مشکل اساسی شروع میشود. این موضوعات نباید سریع از یاد بروند و در مورد آنها باید بیشتر بحث شود. سیاستمداری را تصور کنید که خبر رسواییاش پخش شده، فقط کافی است یکی دو روز صبر کند تا مردم از یادشان برود.
در دنیای امروز، اخبار با سرعت زیادی میآیند و میروند. برای بررسی این موضوع محققین به سراغ بررسی ترندها و هشتگهای توئیتر رفتند تا ببینند که هشتگها با چه سرعتی به ترند تبدیل میشوند و چه مدتزمانی در حالت ترند باقی میمانند.
در سال 2013 اگر هشتگی ترند میشد بهمدت 17.5 ساعت ترند باقی میماند. در سال 2016 بهمدت 11.9 ساعت. سرعت وارد شدن یک هشتگ معمولی به لیست هشتگهای محبوب و خروج آن نسبت به گذشته افزایش یافته ولی تعداد استفاده از این هشتگها تغییری نکرده. فرض این پژوهش ایناستکه تعداد استفاده از یک هشتگ نمادی از میزان توجهی است که به آن میشود. درواقع میزان توجه به موضوعات بیشتر نشده، بلکه فقط سریعتر ترند میشوند و سریع از یاد میروند. این روند فقط در توئیتر نیست و محققین این را در ردیت هم دیدهاند.
قسمت جالب مقاله اینجاست که این روند را در دنیای آفلاین هم مشاهده کردند. متوجه شدند که در بلیت فروشی سینماها نیز این اتفاق میافتد. یک فیلم ظرف مدت یک هفته به فروشی بیش از 150 درصد هفتهی قبلی خودش میرسد و بعد این انفجار متوقف میشود. به این حالت در فروش فیلم Bluckbuster میگویند که بر اساس دادههای موجود در دههی 80 میلادی هر چهارماه یکبار شاهد Bluckbuster در صنعت سینما بودیم ولی امروزه هر دو هفته.
یافتهی دیگر آناستکه این اتفاق برای صفحات ویکیپدیا نیفتاده. دلیلاش خیلی واضح نیست ولی شاید بهاین علت باشد که ویکیپدیا صفحاتش را از طریق تبلیغات و شرکتهای تبلیغاتی پروموت نکرده.
محققین بر اساس یافتهها به این نتیجه رسیدند که وضعیتِ نامناسبِ توجه ما صرفاً بهدلیل تکنولوژی نیست و در وهلهی اول اقتصاد توجه است که ما را به این روز انداخته و درکنارش تکنولوژی هم این وضعیت را تشدید کرده.
قسمت سوم مقاله در مورد اقتصاد توجه است که توجه ما را مورد هدف قرار داده.
اقتصاد توجه، گسترهی توجه ما را کوچک کرده و سوخت این کار را از حجم زیاد محتوایی که به سرعت تولید میشود، دریافت میکند. کمپانیها برای سود بیشتر - و این فضای رقابتی - از ابزارهای دیجیتال و تبلیغات استفاده میکنند تا توجه بیشتری را از مصرف کننده بدست بیاورند.
در این حالت از رفتن به عمق محتواهای مفید و کندوکاو کردن در میان آنها جلو گیری میشود و انسانها به دلیل محدودیت توجه، دیگر فرصت این کارها را پیدا نمیکنند. البته از آنجایی که ماندن در یک موضوع خاص ممکن است برای افراد خسته کننده باشد، آنها ترجیح میدهند که به موضوعات مختلف سرک بکشند و این خود میتواند به این چرخه کمک کند.
آنچه خواندید مروری بود بر مقالهای با عنوان «Yes, the internet is destroying our collective attention span» که در سایت وُکس منتشر شده.