میزان عدمرضایت از زندگی در بین نوجوانان بهصورت کلی افزایش یافته است. پژوهشهای زیادی این مسئله را نشان دادند و همچنین تاکید میکنند که این روند درحال افزایش است و دختران میزان نارضایتی از زندگیِ بیشتری را نسبت به پسران بروز میدهند. جالبتر آنکه پژوهشها حاکی از آن است، در کشورهایی که برابری جنسیتی زیاد است، این شکاف بین دختران و پسران (بهضرر دختران) بیشتر میشود. این پارادکسی است که سوالات زیادی را با خود بههمراه میآورد.
محققین معتقدند که در این روندِ افزایشیِ نارضایتی از زندگی، دو عامل نقش مهمی دارند. ترس از شکست و ترس از رقابت.
محققین برای بررسی این موضوع بهسراغ دادههای سازمان OECD در سال 2018 رفتند. این دادهها حاصل از پرسشنامههایی بود که از دانشآموزان 15 ساله بدست آمده است. شامل 63 کشور و 4 هزار دانشآموز.
این پرسشنامهها میزان رضایت از زندگی دانشآموزان، میزان ترس آنان از شکست، میزان نگرانی آنان از اینکه دیگران چهفکری درمورد آنها می کنند، میزان شک داشتنِ خود و دیگران نسبتبه استعدادهایشان و میزان مبهم بودن برنامههای آینده را ارزیابی میکند و همچنین این پرسشنامهها میزان رقابت پذیری، میزان تمایل به عملکردی بهتر از دیگری و رقابتِ شدید در موقعیتهای مختلف را میسنجد.
نتایج بهمانند نتایج پژوهشهای قبلی حاکی از آن است که پسران درمقایسه با دختران احساس رضایت از زندگی بیشتری را تجربه میکنند و همچنین ترس از شکست و ترس از رقابتِ کمتری را از خود نشان میدهند. همچنین یافتهها نشان میدهند که بین برابری جنسیتی، نارضایتی از زندگی، ترس از شکست و ترس از رقابت همبستگی مثبتی وجو دارد. یعنی ترس از شکست و رقابت، باعث نارضایتی از زندگی میشود و این حالت در کشورهایی که میزان قابل قبولی از برابری جنسیتی را فراهم کردند، تشدید میشود.
کیمو اریکسون، نویسندهی این مقاله میگوید: «بهطور متوسط دختران در رقابت نسبت به پسران تمایل کمتری نشان میدهند و ترس آنان از شکست بیشتر است. بهعبارتدیگر تمایل کمتر آنان برای شرکت در رقابت، باعث ترس بیشتر از شکست میشود، و همین ترس از شکست، جلوگیری میکند از حضور در موقعیتهایِ رقابتیِ دیگر و این چرخه ادامه پیدا میکند. این روند در کشورهایی با نرخ بالای برابری بیشتر دیده میشود.»
در این قسمت به چندتا از محدودیت های این پژوهش اشاره میکند. برایمثال دادههای بررسی شده مقطعی بوده و نه طولی. بررسی میزان ترس افراد از شکست و رقابت و همچنین میزان رضایت از زندگی بر اساس پرسشنامههایی بوده که از طرف خود افراد پر شده.
در نهایت، اریکسون بیان میکند که تحقیقات آنها، تنها توضیحی کوتاه برای پارادکسی که مشاهده کردهاند ارائه میدهد. هنوز هم عجیب است کشورهایی که برابری جنسیتی بیشتر دارند، شکاف بیشتری در رقابت و ترس از شکست بین دختران و پسران دارند. این پارادوکس منحصر به مطالعه آنها نیست و در سایر زمینههای روانشناسی نیز مشاهده شده است. اریکسون به علاقهی شدید خود برای پیدا کردن علل اصلی این شکاف اشاره میکند و منتظر است که مسئله روشن شود.
آنچه خواندید مروری بود بر مقالهای با عنوان «New study identifies two psychological factors that help explain a puzzling gender equality paradox» که در سایت سایپست منتشر شده.