همه ما در زندگی با ریسک (رویداد های احتمالی) مواجه میشیم و هرکدوم ما بسته به ويژگی های شخصیتی خودمون و برداشت از موقعیت موجود عمل می کنیم و خب گاها به دلیل اینکه حواسمون نیست یا دیر عمل می کنیم، رویداد رخ میده و ممکن منجر به یه بحران در مسیر ما بشه!
هر ريسك به يه دليلي احتمال داره اتفاق بيفته و يه سري اثرات به همراه داره. ریسک ها نتیجشون می تونه مثبت (فرصت) یا منفی (تهدید) باشه و این ما هستیم که باید اون هارو درست شناسایی کنیم و مدیریتشون کنیم.
در استاندارد های مدیریت پروژه (PMBOK، PRINCE2) برای مدیریت این ریسک ها سرفصل های آموزشی در نظر گرفته شده. در ادامه با درس آموخته های این استاندارد ها به بررسی پاسخ به تهدید ها می پردازم.
اگر ریسک تهدید بود چه راه هایی دارم؟
در صورتی که ریسک تهدید بود یکی از استراتژی ها، اجتناب از ریسک(Avoid)، حالا یعنی چی؟
فرض کنید که شما می دونید قرار در شهر x که مقصد شماست سیل بیاد، روش اجتناب اینه که سفرتون رو کنسل کنید. یا صبح می خواید برید سرکار و می دونید که احتمالا مسیر Y پر ترافیک در نتیجه مسیر رو تغییر می دید. یا مثلا داره بارون می باره، به دلیل بارش باران اگر بریم بیرون خیس میشیم که ممکن سرما سختی بخوریم پس بیرون رفتن رو کنسل می کنیم!
ولي ای کاااش که همیشه می تونستیم از تهديد ها اجتناب کنیم. فکر کنید که اون سفر که قرار بود برید یه سفر کاری هست، خب پس راهی نیست مجبوریم بریم!! حالا چی میشه؟
روش دوم انتقال (Transfer)، در واقع در اين روش سعي داريم تا اثر ريسك رو كم كنيم. مثال اين روش مي تونه بيمه باشه، اينكه از بيمه ي ماشين، خونه و يا بيمه هاي ورزشي براي كاهش اثرات مالي كه ممكن به خاطر يه رخداد احتمالي مثل تصادف، آتش سوزي و يا مصدوميت هاي ورزشي پیش بیاد استفاده می کنیم.
ولی خب! این راه هم همیشه جواب نمیده.
روش دیگه ای که وجود داره کاهش یا تعدیل (Mitigate، Reduce)، اینکه به صورت پیشگیرانه یه اقدامی انجام بدیم تا احتمال و یا اثر رخداد ریسک رو کم کنیم.
مثلا تو روز بارونی که مثال زدیم، چتر همراه خودمون ببریم. یا تو مثالی که برای ترافیک زدیم قبل از خارج شدن از خونه از اپلیکیشن های مسیریاب که ترافیک مسیر رو بررسی می کنند و مسیر مناسب پیشنهاد می دهند استفاده کنیم.
روش بعدی اشتراک گذاری (Share)، اینکه سود یا ضرر ناشی از اون کار رو با کسی شریک بشیم. این استراتژی می تونه در فرصت ها هم کاربردی باشه. مثلا می خوایم روی پروژه ای سرمایه گذاری کنیم، اما از سوددهی اون مطمئن نیستیم. اینجاست که با استفاده از استراتژی شراکت می تونیم سود و زیان رو با یک نفر دیگه شریک بشیم و اثر ریسک موجود رو کم کنیم.
یه روش دیگه هم وجود داره و اون اینه که برای پاسخ به ریسکمون برنامه داشته باشیم و در صورتی که اتفاق افتاد اجراش کنیم. مثلا همراه داشتن لاستیک زاپاس توی ماشین از این نوعه، تنها اگر ماشین پنچر بشه از اون استفاده خواهیم کرد.
و نهایتا تکنیک پرکاربرد ما :)
پذیرش ریسک و داستان چو فردا شود فکر فردا کنم!!
شما ریسک های زندگی تون رو چطور مدیریت می کنید؟
در پست بعدی می خوام راجع به ریسک هایی که اثر مثبت داره و در واقع مدیریت فرصت ها توضیح بدم.