برای شما هم سوال شده که چه کسی هستید؟ دوست دارید بقیه شمارو با چی بشناسند؟
هویت و سوال کلیدی "من کی هستم" مسئله ای که همه ما در طول زمان با آن مواجه میشیم و برای رسیدن به پاسخ اش تلاش می کنیم، البته اینگونه سوال ها معمولا پاسخ قطعی نداره که بشه گفت، خب دیگه جواب سوال مشخص شد برم سراغ باقی زندگی! در نتیجه مطالعه و فکر کردن بهش کمک می کنه تا ابهاماتمون کمتر بشه و با توجه به شناختی که حاصل شده انتخاب های بهتری داشته باشیم و زندگی مون رو در همون راستا هدایت کنیم.
اگر این سوال براتون دغدغه ایجاد کرده پیشنهاد می کنم با این ویدیو از تد شروع کنید: ?Who am I
برای آمادگی جهت شرکت در جلسه اول تاملات پاییزی شروع به مطالعه پیرامون موضوع هویت کردم و علاوه بر یادگیری نکات جدید، زاویه بهتری از مسئله هویت برام ایجاد شد و با سوالات مهم تری مواجه شدم!
به نظرم علاوه بر بیست تا سی سالگی لازم که طی دوره های مختلف زندگی از خودمون این سوال رو بپرسیم تا به قول دوستی، "مختصات خودمون در جهان رو پیدا کنیم" و داشته ها و نداشته های هویتی رو بپذیریم.
همون طور که در ویدیو بالا هم دیدید، هویت می تونه این باشه که :
کی بودیم؟
در حال حاضر کی هستیم؟
و مثلا پنج سال بعد می خوایم کی باشیم؟
اگر کلمه هویت رو در گوگل جستجو کنید با تعابیر مختلفی مثل هویت فردی، اجتماعی، ملی و ... مواجه میشید که می تونه نشون دهنده تاثیرات بر اساس اجتماع و یا جغرافیا برای یک فرد حاصل بشه.
نوع دیگه ای از دسته بندی های محتوا پیرامون موضوع هویت براساس هویت ایستا یا پویا هست. به این معنی که در حالت ایستا هویت به عنوان جوهره فرد و پایه های وجودی اون لحاظ میشه اما در نوع پویا هویت نوعی فرآیندی و در گذر زمان قابل تغییر در فرد است.
یا یکی از موضوعاتی که برای خودم جالب بود مواجه شدن با این گزاره بود:
یک فرد می تونه چند هویت اجتماعی داشته باشه.
خودافشاگری :) تا سال ها فکر می کردم این تفاوت در محیط های مختلف یک جور مشکل من هست! البته هنوز هم نمی شه گفت این گزاره علمی هست، ولی خب جای امیدواری داره!
در جلسه اول تاملات پاییزی چه گذشت:
جلسه اول دوره با معرفی شروع شد، همه ما خودمون رو به صورتی که دوست داشتیم شناخته بشیم به جمع معرفی کردیم. همون طور که می دونیم معرفی آدم ها بخشی از هویتشون هست پس مقدمه ای برای شروع بحث پیرامون هویت شد.
خلاصه ای از آنچه در میان ما گذشت:
بعد از گذشت چند روز از کلاس قرار شد تا سوالات کلیدی رو که برای هرکس پیش اومد در مورد موضوع در لیست بنویسیم:
۱. هویت چیزیه که خود انسان ازش آگاهه و در راستاش تلاش میکنه یا چیزیه که نمیتونه به سادگی بهش آگاه شه؟
۲. در فرآیند تغییرات جدید هویت، نیاز هست که این تغییرات رو پایش و ارزیابی کنیم؟
۳. عوامل تاثیرگذار بیرونی که من در انتخابشون نقشی ندارم مثل خانواده، وراثت و ... اگر بر هویت تاثیر گذار هستن، با چه راهکارهایی میتونم تاثیرات منفیشون رو بر هویت کمتر کنم؟ و اصلا این کار درست هست انجام بشه؟
۴. چی میشه که ما بخشی از هویتمون رو انکار می کنیم (برای خودمون)؟
۵. کاربرد فهم چیستی هویت برای من چیه؟
۶. آیا هویت توی این جهان شکل میگیره یا چیزیه که قبل از بودنی که ما توی حافظمون داریم حداقل بخشیش ساخته شده؟
۷. اگه بخوام قصه هویتم رو در ادامه خودم بنویسم؛ چه چیزایی باید همیشه یادم بمونه؟
۸. رابطه/نسبت/تفاوت هویت با مفاهیمی چون «خود» یا «شخصیت» چیه؟
۹. باید با چه بخشی از هویتم کنار بیام یا تغییرش بدم(دریافتی ها از خانواده، جامعه، دوستان و ...) و اینکه
دوست دارم چه چیزهایی به هویت ام اضافه بشه؟ یا با چه مولفه هایی که ریشه اش در هویت من هست شناخته بشم؟
۱۰. وقتی از تغییر هویت حرف میزنیم دقیقا از چه حرف میزنیم؟ آیا هویت آنقدر ساده است که بتوانم با چند ویژگی شخصیتی آن را ارزیابی کنم و هویت خودم را دریابم و درصدد تغییرش بربیایم؟ یا آن که آنقدر لایهلایه و پیچیده است که بخش بیشترش از دیدم پنهان میماند؟
۱۱. آیا احساس ارزشمندی و غنای درونی همان داشتن هویت ارزشمند است؟ چطور میتوان هویت ارزشمندی (متوجه نسبی بودن معنای ارزشمندی هستم) برای خود داشت یا برای خود ساخت؟
تکلیف در منزل :)
یکی از منابعی که برای مطالعه بهش رجوع کردم متمم و درس "مفهوم خود و خود انگاره: رابطه شما با خودتان چگونه است؟" بود. در این درس تمرین جالبی مطرح شده بود که باعث شد چندساعتی فکرم مشغول باشه.
تمرین درس: آدرس خود را در جهان بنویسید (فرض کنید که می خواهید آدرس خود را در جهان به یک غریبه بدهی، سعی کنید حداقل در هشت جمله به آدرس خودتون برسید و یا آدرسی که به شما نزدیک شود) که پیشنهاد می کنم شما هم بهش فکر کنید.