متن زیر یادداشت من برای چالش اردیبهشت ماه طاقچه است که در اپلیکیشن طاقچه نوشتم.
احمد سعداوی نویسنده عرب عراقی با الهام از رمان فرانکشتاین نوشتهی مری شلی، داستان خودش رو در بغداد پایتخت عراق روایت میکنه. داستانهای اقتباسی روی لبهی تیزی حرکت میکنند، از طرفی همواره ممکنه با متن اصلی مقایسه بشن و از طرف دیگه باید به خوبی با فضای جدید داستان همخوان و یکی بشن. بنظرم فرانکشتاین در بغداد به خوبی تونسته در این مسیر و لبهی تیز حرکت کنه. داستان در بغداد روایت میشه، شهری که سالها درگیر جنگ و خونریزی بوده و این همه جنایت و نابودی عموم مردم شهر رو با هم غریبه کرده و تحمل رنج را برایشان عادی و بیمعنی ساخته. در این داستان، مرد زبالهگردی در بغداد همزمان با جمعآوری زبالهها تکههای بدن افراد کشتهشده در انفجارها و درگیریها را جمع میکند تا با سر هم کردنشان یک موجود جدید بسازد؛ موجودی که همان فرانکشتاین است و در پی انتقامگیری از قاتلان هر تکهی بدنش برمیآید. در واقع این داستان، روایتی است از نابودیی که جنگ برای ما به ارمغان آورده یا خواهد آورد. سعداوی به دقت و ظرافت جامعهی جنگزده اطرافش را در یک داستان تخیلی توصیف میکند. مطالعهی فرانکشتاین در بغداد برای افرادی که به داستانهای ترسناک علاقه دارند، نویسندههای عرب رو دنبال میکنند، داستانهای متاثر از ادبیات جنگی رو دوست دارند یا مثل من علاقهمند هستند داستانهایی از شهرهایی که دیدن بخونن، حتما جذاب خواهد بود ولی اگر ممکنه بترسید یا داستانهای پر از غم و رنج دوست ندارید اصلا این رمان رو نخونید. احمد سعداوی نویسندهی توانمندیه و این کتابش تونسته جایزه بوکر عربی رو ببره که نشاندهندهی موفقیت کتاب در فضای ادبیات معاصر عرب هم هست. ترجمهی کتاب هم مقبول بود ولی بعضی جاها داستان پرش داشت که نمیدونم سبک نویسنده بوده یا نتیجهی سانسور. در نهایت با وجود اینکه فرانکشتاین در بغداد یک داستان تخیلی و اقتباسی هست، فکر میکنم به خوبی تونسته بود رنج و سختی زندگی مردم فقیر بغداد در دوره روایت داستان رو نشون بده و عواقب نادرستی غرق شدن در دنیایی که فقط به فکر انتقام هستیم رو به تصویر بکشد.