ویرگول
ورودثبت نام
sedi
sediدر جستجو
sedi
sedi
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

پاییز؛ تهران

صبح را با پادکست پاییز منصور ضابطیان شروع کردم. روزهای آغازین مهر منتشر شده بود و من حالا در نزدیکی نیمه آذر گوش میدادمش... از ریشه واژه پاییز گفته بود و تکرارش در شعر و ادبیات فارسی؛ پر بود از ترانه‌های پاییزی به همراه چند متن درباره پاییز از چند نویسنده ایرانی که با صدای خودشان پخش می‌شد. نویسنده‌هایی که حالا هرکدام یک گوشه‌ی دنیا بودند: تهران، گرگان، میلان ایتالیا، جنوب اسپانیا، آلمان، کانادا و...

پاییز برای من جایی میانه‌های شهریور شروع میشود، وقتی اول صبح‌ها دیگر هرم گرما توی صورت آدم نمی‌زند. همان روزها که کم کم برگ درختان شروع می‌کند زرد و خشک شدن و صدای خش خش برگ زیر پاها موقع پیاده‌روی گوش را نوازش می‌دهد.

پاییز منصور ضابطیان شبیه همان پاییزهایی بود که در ذهن داریم. نسیم خنک اول صبح، خش خش برگ‌ها، آسمان ابری و باران‌های پیاپی چند روز و شب، مثل آن وقت‌ها که در مدرسه بهمان اجازه می‌دادند زنگ تفریح در کلاس بمانیم و پشت میز و نیمکت‌ها خوراکی بخوریم یا زنگ ورزش مجبور می‌شدیم برویم نمازخانه...

پاییز ضابطیان رنگ داشت، کمی خنک بود و دلگرم کننده. مثل عصرهای دوران دانشجویی که بعد کلاس‌ها روانه‌ی خیابان انقلاب و کتابفروشی‌ها و کافه‌ها می‌شدیم. ابر بود، باران بود، صدای پرنده‌ها در میان همهمه‌ی ماشین‌ها بود و ما بودیم که جهان را در دستان بیست و چند ساله‌ی خود داشتیم.

مه و غبار آسمان تهران در این روزها حتی شبیه روزهای آلوده‌ی آن پاییزها هم نیست...

آبی آسمان چند روز است که در تهران پیدا نیست؟ کوه‌های شمال شهر و سپیدی برف قله‌ها کجاست؟ همین برج میلاد که سال‌هاست نماد تشخیص تمیزی و آلودگی هوا شده چند روز است که از راه‌های نزدیک هم پشت غبار پنهان شده؟

بدی ماجرا اما این همه سیاهی نیست، بدی اینجاست که نه پایانی برای این سیاهی در دیدرس هست و نه فکر و برنامه‌ای. نشسته‌ایم به انتظار تا کی بادی بوزد یا ابری ببارد یا هرکس که میتواند جان خودش و عزیزانش را بردارد از شهر فرار کند و هرکس نمیتواند بماند...

گویی پاییز تهران دیگر نمی‌خواهد با صبح‌های خنک‌تر و انتظار باران شروع شود. با صدای خنده و بازی بچه مدرسه‌ای‌ها در خیابان پیش برود و با برف روی کوه‌ها و سرمای استخوان سوز اول صبح آخرای اذر تمام شود... حالا پاییز با ماندگاری آلودگی بیشتر شروع میشود، با تعطیلی و روزها خانه نشینی و کلاس آنلاین ادامه‌ یابد و آخرش هم نمی‌دانیم بارانی می‌بارد و میرود یا قرار است در مه آلودگی به زمستان سلام کنیم.

هرچه هست، پاییز این یکی دو ساله هیچ شبیه قبلش نیست. شبیه زیباترین روزهای سال که باران می‌آمد، هوا خنک بود، باران و حتی برف می‌آمد، آسمان آبی بود و پرنده‌ها آواز می‌خواندند.

پاییزآلودگی هواتهران
۲
۱
sedi
sedi
در جستجو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید