از این من صاف ساده بی کینه چه خواهی
تو عاشق گرگانی و جز حیله نخواهی
نه من من قبلم نه تو آن فرد سوابق
یک روزنهای در دل تنگم تو چه خواهی؟
هی پشت سرم بد بگویی به چه علت
مانند که ها گشتی تو آخر، نیست حیفت؟
من که نه،خدای آسمان میداند و هست
ترک کردم تورا حتی خودم را به چه علت؟
من فکر تو بودم تو نخواستی که بفهمی
حال هم بخواهی که بفهمی نیز بخواهم به چه علت
من پشت تو بودم در زمانی که کنارم تو نبودی
تو پشت که بودی و فروختی به چه قیمت؟
«ستایش ویسی»