بعد از آنکه در سال 1917 آرتور جیمز بالفور، اعلامیه معروف خود را در دفاع از تشکیل دولت یهودی در خاک فلسطین علنی کرد، پیدا بود عزمی آشکار و قدرتمند شکل گرفته است برای به سلطنت رساندن صهیونیستها.
صهیونیستهایی که آنقدر از دوران استعمارگری برای خود سرمایه جمع کرده بودند که توانایی خریدن هر خاک و هر نظام و هر حکومتی را داشتند، اما آنچه فلسطین را برای آنها انتخاب بهتری جلوه می نمود، افسانه معبد هیکل بود و دیوار غربی مسجدالاقصی؛ مکانی که آن را مقدس ترین زیارتگاه یهود می دانند، دیواری که یهودیان در کنار آن «ندبه» می کنند و فریاد می کشند و زاری می کنند.
یهودِ صهیونیست بهانه ای که می خواست را با دروغی به نام هولوکاست بدست آورده است و حال منتظر زدن ضربه نهایی است. صهیونیستهای سرمایه داری که از سالها پیش به خاک امریکا مهاجرت کرده اند، آنقدر در جنگ جهانی دوم حق بر گردن امریکا گذاشته اند که دولت امریکا به دنبال فرصتی است برای جبران لطف صهیونیستها.
این می شود که «پرزیدنت ترومن» دست به کار می شود و با ژستی انسان دوستانه می گوید: «امریکا نمی تواند از کنار رفتارهای دیوانه وار هیتلر با یهودیان بگذرد، یهودیان حق دارند زندگی تازه و مستقلی را شروع کنند».
و حال نوبت حمایتهای کشورهای پیروز جنگ است که صهیونیستها در تمامشان رخنه کرده بودند، کشورهایی که هم اکنون حس انسان دوستیشان گل کرده و یکی پس از دیگری از تشکیل دولت مستقل یهودی دفاع می کنند.
تا نهایتا سال 1948 فرا می رسد و در دعوایی زرگری، سازمان مللِ صهیونیستی، رسما از فرزند جدید و نامشروع خود، «اسرائیل»، پرده برداری می کند.
یک تراژدی دیپلماتیک در شرف وقوع است، برای اولین بار در جهان، خبر می رسد که یک کشور بخاطر ظلمهای روا داشته شده یک کشور دیگر به تعدادی از مردم کشوری سوم، تغییر کاربری می دهد و به کشوری دیگر تبدیل می شود! در واقع سازمان ملل در بیانیه خود می گوید که :
بخاطر ظلمهایی که هیتلر آلمانی بر یهودیان لهستان روا داشته است، از امروز دیگر فلسطین فقط فلسطین نیست، بلکه اسرائیل است به اضافه ی اندکی فلسطین!
بخواهیم یا نخواهیم سال 1358 انقلابی اسلامی در ایران شکل گرفته و هم اکنون بر سر کار است.
من هم مانند شما از تمام اخبار و مشکلات و فساد های کشور باخبر هستم و حتی بیشتر از حالت عادی که مردم آگاهی دارند آگاهم و واقعا ناراحت.
اما گاهی باید مانند امیرالمومنین سکوت کرد تا دشمنان بیرونی، کشورت را غارت نکنند.
امریکا برای قطع کردن دست اروپا، ناتو را تشکیل داد و اکثر کشور های اروپایی را تبدیل به کشوری بدون ارتشی قوی و مقتدر کرد که بتواند به سادگی بر کل اروپا حکومت کند و سالیانه میلیاردها دلار از کشور های اروپایی هزینه میگیرد.
برای تسلط بر خاورمیانه، داعش را به وجود آوردند که با تمام پولی که در پشتوانه داشت، نابود شد و ایران یک کمربند قدرمند را در منطقه ایجاد کرد که باعث شد کمربند (لبنان،سوریه،عراق،ایران،یمن،غزه) قدرتمند شود و امریکا نتواند به اهدافی که در منطقه دارد برسد و حکومت جهانی خودش را تشکیل دهد.
به همین دلیل شروع کرد به ساختن جنبش هایی از درون کشور، و فرستادن تروریست هایی از خارج کشور برای ایجاد شرایطی ناامن. و شکر خدا هم بعضی از مسئولین کشور آنقدر غرق در از دست ندادن مقام خویش هستند که خود این مسئله نیز بنزینی بر روی آشوب ها شده است.
اما دوستان، شک نکنید اگر پایشان به کشور باز شود، فاجعه ای که انگلستان بر سر کشورمان آورد و 11 میلیون ایرانی را به قتل رساند دوباره تکرار خواهد شد.
فعلا کشور در شرایطی نیست که تغییراتی بنیادی بخواهید انجام دهید، اگر اعتراضی نیز هست،
اعتراض باید هدفمند و آگاهانه و با اراده و پشتکار باشد که به ثمر بنشیند! با آتش زدن و دعوا و کشتن جوانان بی گناه، فقط اصل اعتراض را ازبین برده اید.
بنده اصلا قصد دفاع ندارم، واقعا آقایان گل کاشته اند! 24 سال کشور در دست کسانی بود که به امریکا میگفتن رفیق و کدخدا و در همان حین امریکا تحریم شدید علیه ایران انجام میداد و دانشمندان ما را ترور میکرد!
دوستان، ایران به هرچه هم تبدیل شود، باز هم شرایط زندگی ها همین خواهد ماند! در بهترین کشور های دنیا هم مردم مشکلات فراوانی دارند وجمعیت کثیری از دنیا درحال فرو رفتن در باتلاق بازی های سیاست مداران دنیا است. دنیا طبق تصورات زیبای شما پیش نخواهد رفت و چندین هزار سال است که همان چیزیست که بوده و تغییری نکرده وبدتر نیز خواهد شد.
باید ماند و ساخت، کشور در مرحله شکستن زنجیر هاست و نسل جوانی مثل ما درحال پیشرفت های علمی و تاریخی است، باید بمانیم و تلاش کنیم که این مادر را به قله های بالای تاریخی برسانیم و همه باهم علممان را تا جای ممکن بالا ببریم و تلاش کنیم که این کشور را سربلند و سرافراز کنیم!
در قسمت اول داستان عذاب هایی که بر بنی اسرائیل قبل از موسی آمد را دیدید. در روایات موثقی آمده است که اگر مسلمانان برای ظهور منجی خود و منجی کل بشریت به اضطرار روی نیاورند، تمام آن بلا ها مو به مو بر سر مسلمانان خواهد آمد و چه بسا هم اکنون هم در بسیاری از کشور ها به وجود آمده است.
تنها راه نجات بشریت، آوردن پدری است که هزار سال است منتظر این است فرزندانش او را بخوانند . . .
یک زمان نوح در جایی کشتی ساخت که هیچ اثری از دریا نبود . . .
مردم مسخره اش کردند سالها و هیچکس باورد نکرد . . .
یک زمانی پیغمبری در دل نهنگ میرود و سالم به ساحل می رسد . . .
یک زمانی ابراهیم مادر و فرزند شیر خواره را وسط بیابان می گذارد و بیابان گلستان می شود . . .
یک زمانی ابراهیم بر آتش عظیمی فرو میرود و آتش تبدیل به بهشت می شود . . .
و زمانی چند هزار کودک بنی اسرائیل را می کشند که موسی به دنیا نیاید اما . . .
و زمانی برای ولادت وصی پیامبر، دیوار کعبه شکافته می شود و علی در کعبه به دنیا می آید . . .
و چه کسی باور خواهد کرد، پدری 11 قرن منتظر خواندن فرزندانش هست که عالم را بهشت کند . . .