در سال 2039 میلادی، ویروسی فوقالعاده مرگبار به نام ZO (زایو) از طرف عواملی نامعلوم در جهان پخش میشود و طی 2 سال، جان میلیونها انسان را میگیرد. تلاشها در جهت پیداکردن پادزهر، بینتیجه است، تا اینکه سرنخ یک آزمایشگاه زیرزمینی پیدا میشود. دکتر علی پارسا، ویروسشناس ایرانی، برای تحقیقات بیشتر فرستاده میشود؛ اما...!
نقاط مثبت:
1) ایدهٔ داستان، تازه و جذاب بود.
2) تخیل اولیهٔ دنیای داستانی خوب بود. (اگرچه در ادامه بهخوبی پرداخت نشد.)
3) بعضی صحنهها، در انتقال حس استرس و هیجان، تا حدی موفق بودند.
4) استفاده از عنصر غافلگیری در بعضی موارد، خوب بود.
نقاط منفی:
1) توصیف زیاد از حد امور عادی و گره نداشتن خیلی از توصیفها با پیشبرد وقایع داستان
2) گفتگوهای متعدد نامتناسب و غیر باورپذیر از طرف شخصیتها (شخصیتهای خارجی از اصطلاحات عامیانه ایرانی استفاده میکنند!)
3) توضیحات و اطلاعات بسیار زیادی بهصورت گزارشی ارائه شده است. (نویسنده اصلاً در قیدوبند زاویه دید در ارائه اطلاعات نبوده است!)
4) استفاده از چکیدههای روایی غیرضروری
5) ارائه اطلاعات خارج از زاویه دید راوی اصلی (قواعد زاویه دید رعایت نشده)
6) تخیل نویسنده، تو چشم میزند. (اشیا و اتفاقات تخیّل شده، کامل توجیه نمیشود و بهاندازه لازم باورپذیر نیست.)
7) در کل، نویسنده گزارشگر است و نشاندهنده نیست.
8) کلیگوییهایی در داستان اتفاق افتاده که حضور نویسنده را لو میدهد
9) بعضی شخصیتهای داستان، بهاندازه کافی واقعی جلوه نمیکنند.
10) نویسنده رسماً سعی در باکلاس نوشتن داشته، و این مهمترین اشتباه اوست. (متعدد از واژههایی مانند «فوق پیشرفته»، «ویژه» و... استفاده میکند؛ بدون آنکه کاربرد یا پیشینه آن شیء یا شخص را نشان بدهد.)
11) در بعضی موارد، قاعده اولویتبندی سرعت کنشها، رعایت نشده.
12) قلم نویسنده ضعیف است و هنوز پخته نشده.
13) بعضی افعال و گفتگوها نامتناسب با وضعیتی است که شخصیتها در آن قرار دارند. (مثلاً شوخی کلامی ساده از شخصیتی جدّی و امنیتی در موقعیت مرگ و زندگی)
14) به قدرت ایران در چند جای رمان اشاره شد، اما هیچگاه منطق و پشتوانه آن بیان نشد و حتی در بعضی بزنگاهها، خلاف آن به تصویر کشیده شد. (مانند ناموفق بودن تیم ویژه ایرانی باآنهمه تجهیزات، در محافظت از دکتر پارسا)
15) نویسنده تمام تلاشش را کرد که با اکشنهای گوناگون، داستان را پیش ببرد؛ اما اشکالاتی که بیان شد، حتی جذابیت ادامهدادن داستان را نیز مختل کرد.
16) اشکالات ویرایشی به چشم میخورد.
جمعبندی:
زایو با ایدهای جذاب و طرح جلدی زیبا، بهعنوان اولین داستان نویسندهاش، پا به عرصه ژانر علمی_تخیلی گذاشت. اما متأسفانه به دلیل اشکالات زیاد هنری و داستانی، در عرصه فرم تقریباً شکستخورده و محتوای ارزشمندی که سعی داشت برساند نیز، قربانی همین اتفاق گشته است. کاش نویسندهٔ زایو، قبل از انتشار عمومی داستان، از نویسندگان و هنرمندان بیشتری برای مشورت و ویرایش اثر کمک میگرفت.
نمره دهی از «100»:
(نکته 1: مجموع نمرات 5 معیار زیر، بیش از 100 میشود. چون گاهی بعضی عناصر داستان، بهقدری قدرتمند نگاشته میشوند که خلأ دیگر عناصر را میپوشانند.)
(نکته 2: اعطای نمرهی مجموعی «100»، یعنی این داستان از لحاظ کیفیت، استاندارد و عالی است. اما 25 نمرهی باقیمانده، به آثاری تعلق میگیرد که در بهکارگیری ابزارهای داستاننویسی، فوقالعاده عمل کردهاند.)
۱) دنیای داستانی: 14 (از 20)✅
2) شخصیتپردازی: 11 (از 35)❌
3) پیرنگ: 22 (از 35)✅
4) درونمایه: 15 (از 15)✅
۵) سبک: 4 (از 20)❌
نمره نهایی: 66 (از 100)
قطعه خواندنی:
یکی از آنها درحالیکه با فریاد حرف میزد گفت: از لحظهای که پاتون رو روی پلهها بذارین و وارد هواپیما بشین، نه اسمی خواهید داشت و نه وجود خارجی. متوجه هستین که، دکتر؟ دکتر پارسا چند لحظهای خیره شد به محافظش. سپس نگاهی به هواپیما انداخت و به پلهها. بعد دستش را زیر قطرات باران کاسه کرد و به آن چشم دوخت. باران تندتر و قطرههایش درشتتر شده بود. سپس دوباره نگاه به نگاه محافظ دوخت و گفت: بله؛ متوجه هستم! شاید روزی تنها کسی باشم که ویروس رو شکست میده.