ویرگول
ورودثبت نام
شاپرک قربانی امید
شاپرک قربانی امید
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

حضور در لحظه در تقابل با کارما !

توضیح تصویر: تمرین ذهن آگاهی و حضور (مراقبه یا مدیتیشن).
توضیح تصویر: تمرین ذهن آگاهی و حضور (مراقبه یا مدیتیشن).


تفاوت حضور و کارما هشتم مهرماه ۱۴۰۱
حضور با کارما همخوانی ندارد!
به این دلیل که حضور زندگی را در لحظه میدونه و اینکه در این لحظه در هر جا و هر شرایطی که هستی با تجربه ی بودن و پی بردن به حقیقت ژرف بودن بدون در نظر گرفتن چگونه بودن میتونی آرامش و عشق الهی رو تجربه کنی و اینکه در حضور صورتهای بیرونی و چگونه بودنش (وضعیتهایی مثل خانواده ،جسم،مادیات و مشکلات )در درجه دوم اولویت قرار داره چرا که فرد به محض درک حضور و این لحظه میتونه بی نیازی و آرامش رو لمس کنه و احساس کنه

ولی در کارما فرد مشکلات زندگی و وضعیتهای بیرونی رو حاصل گناهکار بودن خودش میدونه و وضعیت ها نقش اولویت را پیدا خواهند کرد . در کارما فرد هیچ نوع احساس سعادتی رو نمیتونه تجربه کنه چرا که در هر شرایطی خودش رو مغلوب وضعیتها میدونه و البته مقصر وضعیتها ...و مدام در ترس مجازات و عذاب هست ،

در حالیکه در حضور شرایط بیرونی تنها وضعیت هایی هستن که راهنمای ما هستن در رهنمون شدن ما به درک "بودن "...بدون هیچ حس گناهکاری و یا تعلق خاطر به وضعیتهای خارجی ...

در کارما حس گناهکار بودن و ترس از مجازات وجود دارد و نگرانی فرد از اینکه در گذشته ی خود چه کرده و چه نکرده و حال باید منتظر عذاب بماند .

?❤

خب بریم سراغ یه برآیند گیری از حضور و کارما

۱-حضور: ما به عنوان یک سلول از این جهان زیبا بدون هم هویت شدن(خود حقیقیمون رو با مشکلات و شرایط زندگیمون یکی بدونیم) با جایگاه و شرایطی که در اون قرار داریم تنها به پاس همین بودن بدون تقلا کردن برای رسیدن به جایگاه دیگه و یا ای کاش ها و اما ها...نسبت به جایی که هستیم(منظور بودن حقیقیمون هست نه وضعیتهای بیرونی مون)حس احترام ،تسلیم و آرامش داریم چون باور داریم جایی که هستیم درست ترین جایی هست که باید باشیم،ممکنه گاهی برای تغییر وضعیتها تلاش کنیم و لی در نهایت آگاهیم آرامش در این لحظه و همینجا امکانپذیره صرفا با رهایی از آرزوهای بی پایان و نارضایتی های همیشگی از همه چیز و لذت نبردن از هیچ چیز ...

و دیگه اینکه در جضور با اعتمادی که به جهان هستی داریم از این لحظه لذت می بریم بدون اینکه در آرزوی آینده باشیم و یا درجات عرفانی بالاتر و یا هر چیز دیگه و یا خجالت زده از گذشته و شرم از گذشته ...چرا که اگاهیم آنچه که بوده از ما این رو ساخته .

۲-کارما:ذاتش ترس هست و ترس در تقابل با نیروی زندگی بخش حضور هست چرا که در فردی که باور و اندیشه اش بر چهارچوب کارما چیده شده این زندگی در این لحظه چیزی نیست جز جهنم زندگی های گذشته ،یعنی هر آنچه به ما میرسه یا تنبهه و یا آزمایش و امتحان و هیچ زندگی ای در این لحظه وجود نداره ...در کارما زندگی نه در لحظه به واسطه ی بودن بلکه در وضعیتها به جریان میافته و افراد مدام بدنبال قضاوت خود و دیگران نسبت به عملکردهای گذشته شون هستن ....

عشق جاریست?❤

(این صفحه و تمام تحلیل ها منبع هست .ممنون میشم امانتدار مطالب پیجم باشین و این مطالب رو چه با ذکر منبع و چه بدون ذکر منبع جایی منتشر نکنین ❤).

پیشاپیش از مشارکتتون ممنونم?

در پایان آنچه که خوندید آگاهی و آموزه های معنوی نیست ، اینها تنها اِقرار های من به آنچه که تا این لحظه از زندگیم قابل درک بوده برام هست و برای شما چیزی جز چرندیات نمیتونه باشه مگه اینکه خودتون بخودیه خود اینها را در زندگیتون تجربه کنید و پا در مسیر تجربه بگذارین و از این مسیر پی به حقیقت یا خطا بودنش ببرین.
حضور لحظهکارمازندگی لحظهاکهارت تلهمدیتیشن
من شاپرکم و ساکن پلاک چهل جاده هستم ،تنها سفر میکنم و اینجا از سفر و اتفاقاتش و نگاهم به اون اتفاقات مینویسم و تو میتونی با خوندنش جهان و اتفاقاتش رو از نگاه من هم تجربه کنی.خوشحالم که همراهمی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید