۲۱ آبانماه ۱۴۰۱
میدونستی تک تک سلول های ما و افکارمون انرژی هستن و هر آنچه میبینیم به گونه ای انرژی هست و وقتی به چیزی توجه میکنیم چه ازش تعریف کنیم و چه ازش متنفر باشیم ،انرژی همشکلش رو به سمت خودمون جذب میکنیم ...
یادمون باشه به هر چیزی توجه کنیم اون رو به زندگیمون راه میدیم...اهمیتی نداره اون رو دوست داریم یا نه ...با توجه کردن به اون اجازه میدیم از انرژی ما استفاده کنه و بزرگتر بشه ...
"میدونم خیلی چیزها ممکنه تو رو آزرده خاطر کنن ... ولی سعی کن تمرکزت رو روی اتفاقات خوب بزاری ...مطمین باش اگه یکم بیشتر توجه کنی میبینی اتفاقات خوب اطرافت خیلی بیشتر از اتفاقات تلخه پس با توجه کردن به اون اتفاقات منفی ،با صحبت کردن راجبشون و انتشارشون باعث آسیب به خودت و اطرافیانت نشو...
اگه امکانش رو داری برای اون اتفاقی که افتاده بصورت عملی کاری انجام بده و کمکی کن و دستی رو بگیر و اشکی رو پاک کن و اگه توانشو نداشتی بجای توجه نشون دادن به منفی ها ..عشق تولید کن و یا در بین همون حادثه ی منفی سعی کن چیزهایی رو پیدا کنی که مثبت هستن.
بزار یه مثال بزنم .چند روز قبل وقتی از خواب بیدار شدم یکی از دوستام بهم پیام داده بود که ظاهرا دیروز خونه اش رو دزد زده و وسایلی رو ازش برده و خیلی غمگینه.
در درجه ی اول نمیدونستم چی باید بگم چون یا باید همدردی میکردم و یا باید منم به بزرگی این اتفاق اعتراف میکردم و احساس غمگینی میکردم و یا اینکه شروع میکردم از یه سری چرندیات (مجموعه ای از ادراکات من از زندگی بواسطه ی تجربه هام که لزوما قرار نیست دیگران درکی مشابه از اونچیزی که من تجربه کردم رو داشته باشن) گفتن که اصلا تو این شرایط قرار نیست به اون کمکی بکنه ...پس هیچ پیامی ندادم تا اینکه شروع کردم به اماده کردن این تایپیک برای ویرگول...بلافاصله جوابی که میخواستم رو پیدا کردم؛آره خودشه ،پس من این جواب رو میدم :
"چقد خوب که خودت اون لحظه توی خونه نبودی !از این بابت خیلی خوشحالم !"
و تمرکز و مرکزیت پاسخم رو برروی این جواب نگه میدارم.چون دوستم یه دختر تنهاست و حقیقتا از این خوشحالم که حالش خوبه الان!
من میتونم بلافاصله خودم رو غمگین کنم و یا بی تفاوت از کنار پیامش بگذرم و بنویسم : آخی حالا خودتو ناراحت نکن،
یا اینکه از یکی از خاطرات تلخ مشابه خودم براش بگم ...
هیچ کدوم از اینا کمک کننده نیست .چرا که اون اتفاق پیش اومده و کاریش نمیشه کرد و دوستم هر چقدر بخاطر اون اتفاق ناراحت باشه اون اتفاق تغییر نمیکنه ولی با توجه به نکات مثبتش میتونه ماهیت اون اتفاق رو عوض کنه اینطور انرژیش از بین نمیره و میتونه اقدام عملی تری رو براش انجام بده .
توجه نکردن به نکات منفی به نشونه ی بی تفاوت بودن نیست.
بلکه به نشونه ی داشتن بهترین عملکرد و بهترین نگرش به اون اتفاقه.
به نکات مثبت زندگی توجه کن و عشق رو سرلوحه ی هر لحظه از زندگیت قرار بده ...این بهتر میتونه کمکت کنه ...هم به تو و هم به جهانت.
هیچ اتفاقی تماما بد و یا تماما خوب نیست...اونچیزی که اتفاقات رو مبدل به خوب یا بد میکنن ترجمه ی ما از اونهاست و نگرش و درک ما از اون اتفاق و ابعادش?
در پایان آنچه که خوندید آگاهی و آموزه های معنوی نیست ، اینها تنها اِقرار های من به آنچه که تا این لحظه از زندگیم قابل درک بوده برام هست و برای شما چیزی جز چرندیات نمیتونه باشه مگه اینکه خودتون بخودیه خود اینها را در زندگیتون تجربه کنید و پا در مسیر تجربه بگذارین و از این مسیر پی به حقیقت یا خطا بودنش ببرین.