وقتی سخن از عشق و عاشقی میشود تنها و تنها عشق آیدا به احمد را میستایم. اندک نیست توانایی و اعجاز عشقی که احمد شاملو را پس از دو ازدواج نافرجام به زندهگی بازمیگرداند و از خاکستر شاعر و پختهمرد ناکام مردی عاشقپیشه و کامیاب میسازد.
اگر عشق لیلی و مجنون و دیگر عشقهای اسطورهای و کهن فارسی تلخ است، عشق آیدا و احمد آکنده از شیرینی است. آنقدر شیرین که حسرت و آرزوی نسلهای دیگر میشود.
سرگذشت عشق و عاشقی این دو را بخوانید و نوشتههای شاملو دربارهی آیدا را چندین و چندباره بخوانید تا بیابید و ببینید عشق چه کیمیایی است و آیدا چه کیمیاگر بیمانندی!
یکوقت رسم شده بود مینوشتند:
"آیدای تو بشوم احمدشدن بلدی؟!"
وقتی این جمله و جملههای مانندش را میخواندم زمزمه میکردم:
"احمدشدن که آسان، آیداشدن محال است!"
واقعیت همین است. احمد اگر احمد شاملو میشود به کیمیای عشق آیداست وگرنه پیش از آن احمدی ناکام است و در آستانهی مرگ، چنانکه خودش میگوید:
"آیدا فسخ عزیمت جاودانه بود."