ویرگول
ورودثبت نام
شکیبا
شکیبا
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

حالا چه اصراری دارید که حتما بنویسیم؟!ً

یادم نمیاد دقیقا کی برای اولین بار با چنین مفهومی مواجه شدم. اما میدونم که زیاد به گوشم رسیده و زیاد راجع بهش میخونم. اینکه برای بهتر مواجه شدن با افکار و احساسات، خوبه که اونها رو روی کاغذ بیاریم و بنویسیم.

خب این کار بی فایده نیست. حداقل به عنوان کسی که تعدادی دفترچه یادداشت روزانه داره میتونم اینو بگم. یکی از فایده های نوشتن اینه که دنبال کردن یک خط فکری راحت تر میشه. یعنی اینکه وقتی فقط فکر میکنیم ممکنه همزمان تعدادی محتوا تو ذهنمون بیاد و هرکدوم بدون اینکه به سرانجامی برسند، محو میشن. اما وقتی مینویسیم. میتونیم خط فکری خودمون رو دنبال کنیم. یا به عبارتی-حداقل برای مدت کوتاهی هم که شده- از اون افکار تخلیه بشیم.

فایده ی دیگه ی نوشتن میتونه این باشه که زمان های دیگه ای به اون نوشته های خودمون برگردیم و ببینیم که قبل تر به چه شیوه ای فکر میکردیم. به چه چیزهای فکر میکردیم و ...

اما میشه جور دیگه ای هم نگاه کرد:

اینکه من بنویسم به چه چیزی فکر میکنم، صرفا شاید ارتباط دادن یک کلمه یا جمله به محتوای فکر خودم باشه. یا مثلا اینکه بنویسم چه احساسی دارم آیا نمیتونه یک روش هوشمندانه ای برای مواجه نشدن با اون احساس ناراحت کننده باشه؟ من میتونم کاملا ناراحتی رو احساس کنم، این بهتر از اینه که بخوام بنویسم که ناراحتم!

البته من هنوز هم گاهی برای خودم یادداشت هایی مینویسم. اما یادداشت هایی کوتاه تر اون هم به این دلیل که برام یادآوری باشه که در این روز چه احساسی داشتم. حس میکنم اینطوری بیشتر میتونم با احساساتم در ارتباط باشم.

نوشتنیادداشت
از زندگی می نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید