قرار است در این نوشته هم مانند دو نوشته پیشین، کمک کنم که اشعار کتاب «گزیدهای از شعر عربی معاصر» را به زبان اصلی پیدا کنید و بخوانید. راستش کتاب را در تابستان ۱۴۰۲ خوانده بودم و همان زمان شعرها را جستجو میکردم. بعد از انتشار دو نوشته پیشین گفتم شاید با پیشرفت مدلهای زبانی، چنین کاری لازم نباشد و به راحتی چتجیپیتی و امثالهم کمک کنند اما چند موردی را آزمودم و چیز به درد بخوری نیافتم. بنابراین به اندک تلاش خودم ادامه میدهم. یک نکته عمومی هم که به نظرم رسید این بود که بیشترِ این شاعرانِ دوست داشتنی، صفحهی ویکیپدیای فارسی ندارند و اگر انسان دست بخیری دیدید (هستید) که به دنبال توسعه ویکیپدیای فارسی است، این موارد در خور توجهاند.

۶۶- خلوتگزین:«هَبَ من نومه یدغدغ عینیه»
۶۷- صوفی دردمند:«الصوفی المعذب»
۶۸- رفت بی آنکه او را بشناسیم:«وقفنا عند مرآه حیاری ما عرفناه»
۶۹- سخن شاعر: «حدَّثَ الشاعرُ عن نور الهرّ و افترار اللیل عن ثغر السحر»
۷۰- فرجام: «کَفِّنوهُ و ادفِنوهُ أسکنوه هوَّةَ اللَّحد العمیق »
۷۱- ای نفس من: «یا نَفسُ ما لک و الأنین تتألَّمین و تؤلمین»
۷۲- ای دوست من: «أخی! إن ضجَّ بعد الحرب غربیٌّ بأعماله»
۷۳- برگهای پاییز: «اوراق الخریف»
۷۴- اطمینان خاطر: «سقف بیتی حدید رکن بیتی حجر»
۷۵- اشک خاموش: «الدمعه الخرساء»
۷۶- شامگاه: «المساء»
۷۷- عنقا: «العنقاء: أنا لیست بالحسناء اول مولع»
۷۸- بیا: «تعالی: تعالی نتعاطاها کلون التبر أو أسطع»
۷۹- میان مدّ و جزر: «سیَّرتُ فی فجر الحیاة سفیتنی و اخترت قلبی أن یکون أمامی»
۸۰- تولد دوباره: نیافتم**
۸۱- فتنه بزرگ: «الفتنة الکبری: عرتنی خشیة لله لما رأیت الشمس تأذن بالشروق»
شعرهای ۸۲- مستی جاویدان از الیاس فرحات و ۸۳- در باغچه از جورج صیدح را نیافتم.
۸۴- قایق شکسته: «الزورق المحطم: طاقیساً و الریح فی محیطمه»

شعرهای ۸۵- زن گندمگون و ۸۶- تو و قایق و دریانوردی از سعید عقل را نیافتم.
۸۷- او را یافتم: «وجدتها: وجدتها فی یوم صحو جمیل وجدتها بعد ضیاع طویل»
۸۸- پایان نردبان: «نهایة السلم: مرَّت اَیّام منطفئات لم نلتق لم یجمعنا حتی طیف سراب»
۸۹- شهر در سپیده دم: «المدینه و الفجر: لِکُلِّ مدینة فی الکون ساعةُ»
۹۰- جشن تولدش: «عید میلادها: بطاقة من یدها ترتعد»
۹۱- نامه عاشقانه کوچک: نیافتم*
۹۲- «نهاد» خفته است: «نامت نهاد، فالبیت صمت»
۹۳- عمر: «نزیح موجة الصقیع عن وجوهنا تحکی لها حکایه الربیع»

۹۴- آواز قدیمی: «فی المقهی المزدحم النائی فی ذات مساء»
۹۵- رود و مرگ: «بویب، بویب، أجراس برج ضاع فی قاره البحر»
۹۶- کتاب ایوب: «لک الحمد مهما استطل البلاء»
شعرهای ۹۷- مرزهای نومیدی و ۹۸- جاده از أدونیس را نیافتم.
۹۹- مسافری بی چمدان: «مسافر بلا حقائب: مِن لامکان، لاوجه، لا تاریخَ لی، من لامکان»
۱۰۰- پناهگاه شماره بیست: «الملجأ العشرون: کفراغ أیّام الجنود العائدین من القتال»
۱۰۱- بازار قریه: «سوق القریة: الشمس، و الحُمُر الهَزیلَة و الذباب»
۱۰۲- چیزی به ما گفت: «قال لنا شیئاً»
۱۰۳- گامهایی در غربت: «خلوات فی الغربة»
۱۰۴- زیر باران: «تحت الامطار: أیها السائق، رفقاً بالخیول المتعبه، قف ...»
۱۰۵- ای ستارهی من: «یا نجمی، یا نجمی الأوحدِ»
۱۰۶- به امید دیدار: «إلی اللقا: یا أصدقاء! لشدَّ ما أخشی نهایة الطریق»
۱۰۷- در بیابانهای تبعید: «فی بوادی النفی ربیعاً تلو ربیع ما الذی فاعلون بِحُبِّنا»

در مجموع خوشحالم که همه این تلاشها را به اشتراک گذاشتم. بسیار خوشحالتر خواهم شد اگر علاقهمندی پیدا شود و این کارها به دردش بخورد. خوب بود که عرب زبانان، خوانش این اشعار را در شبکههای اجتماعی میگذاشتند. شاید هم وجود دارد اما من نمیتوانم پیدا کنم. این طور به نظرم میرسد که با وجود گستردگی منابع مکتوب و کتابخانههای عربی در اینترنت، محتواهای امروزین مانند کانالهای تخصصی یوتیوب یا پادکست و مانند اینها در حد زبان فارسی وجود ندارد.
سپاس خدای را
مهرماه ۱۴۰۴