صوفیانا
صوفیانا
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

من دختری رو میشناسم...


من دختری رو می‌شناسم که هیچوقت وارد گروه موسیقی نشد.
اون چنین گریه کننده ی زشتیه
و هیچوقت تیلور سوییفت نمیشه.
من دختری رو میشناسم که‌ موهاش رو سشوار میکشه.
ساعت ها دور دور میکنه.
و هیچوقت نمیتونه چنگ بزنه.
حتی در بهترین حالتش یه آشفته ی تموم عیاره.
من دختری رو میشناسم که شبا خوابش نمیبره.
هیچ‌ کاری نیست که اون درست انجامش بده.
خدایا ! اون فقط تلف کردن زمان و فضاست.
صداهای تو سرش با میکروفن میگن :
من خیلی متوسطم.
من یه بازنده‌ام ، یه جوکرم.
باید استعفا بدم و یه دختر شکسته باشم.
دارم سعی میکنم به کی دروغ بگم ؟
من خیلی متوسطم .
با هیچکی سنجیده نمیشم.
من آدم بدی ام.
کی میتونه منو اینطوری دوست داشته باشه؟
من دختری رو میشناسم که خیلی تلخ و شیرینه.
برای سنش بالغه اما برای ۱۶ سال خیلی جوونه.
با کلی استعداد.
آیا تصادفی بود؟
خدا استعدادها رو جایی در اون پنهان کرد که هیچوقت نمیتونه برسه.
حتی در بهترین حالتش .
یه آشفته ی تموم عیاره.
من دختری رو میشناسم که شبا خوابش نمیبره.
هیچ‌ کاری نیست که اون درست انجامش بده.
خدایا ! اون فقط تلف کردن زمان و فضاست.
صداهای تو سرش با میکروفن میگن :
من خیلی متوسطم.
من یه بازنده‌ام ، یه جوکرم.
باید استعفا بدم و یه دختر شکسته باشم.
دارم سعی میکنم به کی دروغ بگم ؟
من خیلی متوسطم .
با هیچکی سنجیده نمیشم.
من آدم بدی ام.
کی میتونه منو اینطوری دوست داشته باشه؟


من دختری‌ام که هیچوقت وارد گروه موسیقی نشد
من چنین گریه کننده‌ی زشتی‌ام
و هیچوقت تیلور سوییفت نمیشم...

[Ugly crier]_mckenna grace

[روزهایم دارند مثل پنیر پیتزای اضافه کش می‌آیند][35.699738,51.338060]
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید