صوفیانا·۲ سال پیشزیبایی استمرارهر کاری میکرد ، آن سیاه سفید های سرکش سر هم داد می‌زدند و سمفونی باخ را خراب می‌کردند . کلاویه ها به فرمانش نبودند .او هم کتک شان می‌زد و ب…
صوفیانا·۲ سال پیشمن دختری رو میشناسم...من دختری رو میشناسم که هیچوقت وارد گروه موسیقی نشد.اون چنین گریه کننده ی زشتیه و هیچوقت تیلور سوییفت نمیشه...
صوفیانا·۲ سال پیشزنگ تفکر و بی سوادی رسانه ای شنبه ها هم مثل هر روز تا ساعت دو مدرسه میمونیم . اما به دلایلی امید به زندگی جایگزین غر غر هامون میشه .الف) شاید چون تمام روز درسهای راحتی…
صوفیانا·۲ سال پیش_I'm full of melody inside_نوشتن آهنگ مثل یه بیماری مسری میمونه . دوره اش کوتاهه و عوارضش زیاد . به همه ی کسایی که نزدیکت بشن هم منتقل میشه. بعد یهو همه شون آهنگ نویس…
صوفیانا·۲ سال پیشبر هیچ مپیچ آقا جان!_ دلم یه زندگی بی دغدغه میخواد ؛ میدونی ، مثلا لم دادن روی صندلی زیر چتر آفتاب ، یا هورت کشیدن ته مونده ی کاپرینا ، بدون اینکه فکر کنم فرد…
صوفیانا·۲ سال پیشبرای آرتینسلام آرتین عزیز .میدونم اینو نمی‌خونی . اما من واقعا با شنیدن این خبر ناراحت شدم . یه لحظه هم حتی نمیشه تصور کرد جای تو بودن چقدر عذاب آوره…
صوفیانا·۲ سال پیشدلم چیزی تازه میخواهدمن،تمام کتاب‌ها را خوانده‌ام.با تمام آهنگ‌های شاد،دلتنگی‌ام را رقصیده‌ام.برای هزارمین‌بارترک‌های دیوار اتاقم را شمرده‌ام.من،تمام حوصله‌هایم…
صوفیانادرچالش هفته·۲ سال پیشدوست نوجوانی و دشمن نوجوانیسالها آرزو داشتم ..... آرزوهایی که انگار قرار بود همیشه نارس باقی بمانند.....
