سهیلا رجایی
سهیلا رجایی
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

زندگی سراسر حل مساله است!

نویسنده: همون همیشگی!


احتمالا با مشاهده عنوان، در دل یقین نموده اید که سهیلابانو غیب گفته است و تا پیش از نگارش متن نامبرده، احدالناسی اطلاع نداشت که زندگی سراسر حل مساله است! ولی شما دچار خطای شناختی جدیدی به نام «خودم بلد بودم :/ » شده و من حیث المجموع زهی خیال باطل! پس با دقت هر چه تمام تر این متن را خوانده و چه بسا جزوه نیز بردارید!!

اگر مجموعه‌ی کتاب‌های مرتبط با مهارت حل مساله را مرور کرده باشید در 90 درصد مواقع زندگی را مساله و جریانِ سیالِ زندگی را حل مساله قلمداد کرده‌اند. اصلا اگر مسایل نبودند زندگی انسان با یکنواختی و بطالت همراه شده و نامبرده در به در با هر تعطیلی‌ای به شمال رفته تا شلوارکی(!!) بپوشد و جوجه‌ای بزند و مجددا به همان زندگی بدون مساله‌اش بازگردد! در همین کتابها تعاریف متعددی را برای «مساله» ارائه کرده‌اند مثلا:

مساله موقعیتی است که در آن شخص برانگیخته می‌شود تا با انجام فعالیتی به هدفی مشخص دست یاید!

یا جناب گاندی بر این باور بود که:

مساله به موقعیتی گفته می‌شود که در آن یک شکاف بین آن چه هست و آنچه که باید باشد وجود داشته باشد!

بدین گونه با ابداع انواع تعاریف مختلف برای مساله و القصه حلِ آن، مهارتی به نام مهارتِ حل مساله ایجاد شد!اصلا فرق میان انسان و سایر موجودات توانایی حل مسایل گوناگون است آن هم به بهترین شیوه‌های ممکن(!!). در دوران مقدسِ تحصیل در مدرسه همواره به ما نامبردگان شیوه‌های بسیار باکیفیت(!!) و کاربردی حل مساله را آموزش دادند! نمونه مشهور حل مساله به بهترین شیوه، همان انگشتِ پطرس فداکار است که اگر تمام کائنات اجماع می‌کردند چُنین راه حلی به ذهن‌شان متبادر نمی‌گشت!! یا مثلا درس محبوب کبابِ غاز که جُملگی آن، مساله و حل مساله با شیوه‌های نوین مدیریت بود! با این حجم از آموزش باکیفیت پس از فارغ‌التحصیلی از مدرسه دیگر مساله‌ای یافت نگردید که نتوان آن را حل نمود!!

اگر از اینجانب که سالیان زیادی از عمر گرانقدر(!!) خویش را در مسایل و حل مسایل گذرانده‌ام جویا شده که تعریفی دقیق برای مساله و حلِ آن ارائه دهم به شما خواهم گفت:

مساله چیزی نیست به جز یک مساله و حلِ مساله نیز چیزی نیست به جز حلِ همان مساله!

این تعریف دقیق برخاسته از سالها مطالعه‌ی عمیق نامبرده بوده و از همین تریبون با صراحت عنوان میدارم تعریفی بهتر از این را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد!حال نکات مهم و لایه‌های پنهان موجود در جمله ارزشمندم را برای شما باز خواهم کرد!

در قسمت اول که مساله چیزی نیست به جز یک مساله، منظور اینجانب این است که به یک مساله تنها به اندازه یک مساله نگاه کرده و از نامبرده برای خود، ابرقدرتی لاینحل نسازید و بدانید که وقتی مساله‌ای برای شما مطرح می‌گردد، بلاشک ابزار و توانِ حل آن را در اختیار دارید! در دنیا تنها مساله‌ای که قابل حل نمی باشد تنها یک مورد است و آن چیزی نیست جز:

اضافه کردن باکس ایموجی به آپدیت‌های جدید ویرگول!

و بلاشک باقی مسایل دنیا قابل حل بوده و دشوار نمی‌باشند! در قسمت دوم که نامبرده فرموده‌ام: حل مساله چیزی نیست به جز حلِ همان مساله، کلمه‌ی کلیدی «همان» بسیار حائز اهمیت است و بدین معناست که هنگام رتق و فتق یک مساله، به مسایل حاشیه‌ای دیگر کاری نداشته و تنها روی حلِ همان مساله متمرکز شوید!

پرنده‌ی محترم دارکوب را که به جا می آورید! ایشان می‌دانند که با مساله‌ی سوراخ نمودن جسمِ مقابل خود مواجهه هستند و این مساله را یک موضوع و مساله معمولی قلمداد کرده و به همان اندازه برایش توان و انرژی میگذارند. شنیده ها حاکی از آن است که دارکوب چُنان سوراخ های عمیقی در درختان ایجاد میکند که اگر شما بخواهید همان سوراخ ها را ایجاد کنید نیازمند استفاده از دستگاه های پیشرفته خواهید بود اما دارکوب با استمرار در استفاده از توانمندی در دسترس خویش با آن مساله مواجه میگردد!

دارکوب تنها روی حلِ همان مساله (سوراخ کردن جسم مقابل) متمرکز می شود و کاری ندارد که آن جسم درخت باشد یا بدنه ی یک سفینه فضایی! لاجرم در هر حالت کارِ خود را انجام داده و با نوک قدرتمند و توانمند خویش سوراخ را ایجاد میکند! آنگونه که سازمان فضایی آمریکا سالیانه میلیون ها دلار صرف خسارات ناشی از نوک دارکوب به بدنه ی تجهیزات و سفینه های فضایی خود میکند!

به منظور جمع بندی نکات ارزشمند مطروحه لازم به ذکر است تمامی مهارت های دیگر پیرامون حل مساله را کنار گذاشته و تنها با همین رویکرد خارق العاده همچون بولدوزر (!!) تمامی مسایل پیش روی زندگی را حل نموده و از روی آن ها بگذرید!

پانویس اول: قد و قواره مسایل را از خودتان بلندتر نبینید (مساله چیزی نیست به جز یک مساله)
پانویس دوم: هنگام حل یک مساله، مسایل حاشیه ای و کم اهمیت دیگر را وارد نکنید ( حل مساله چیزی نیست به جز حلِ همان مساله)
پانویس سوم: این مطلب فاقد هرگونه ارزش افزوده و علمی بوده و تنها بر مبنای نظرات ارزشمند و گهربار(!!) نویسنده نگارش شده است!!
پانویس چهارم: دوستانی که جزوه برداشتند، عکس جزوه را برای نامبرده ارسال و در قرعه کشی کلید طلایی یک آپارتمان شرکت نمایند.
پانویس مهم: خواهشمند است مطالب ذکر شده بدون نام اینجانب در محفلی عنوان نشود که به هیچ عنوان راضی نبوده و لاجرم تمام مسایل شما قفل شده و هرگز حل نخواهند گشت!!!
طنزحال خوبتو با من تقسیم کنتوسعه فردیبرنامه نویسیمهارت حل مساله
فاقدِ هرگونه ارزشِ افزوده!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید