سهیلا رجایی
سهیلا رجایی
خواندن ۴ دقیقه·۶ سال پیش

سرماخوردگی و شبکه آی‌فیلم!

نویسنده: سهیلابانو


باور بفرمایید که سخت‌ترین کار در دنیا، کار در معادن نبوده، بلکه تماشای شبکه‌های بسیار جذاب رسانه‌ی ملی می‌باشد. احتمالا شما نیز با اینجانب هم عقیده بوده که انتخاب یک برنامه‌ی جذاب از میانِ تمامِ برنامه‌های جذاب و پربار(!!!) رسانه‌ی ملی، همانند انتخاب یک هندوانه‌ی دربسته‌ی تو قرمز از میان صدها هندوانه‌‌ی جذاب دیگر در میوه فروشی محله‌مان است که متاسفانه در نهایت پس از ساعت‌ها ضربه زدن توسط اینجانب و استماع اصوات تولید شده، نامبرده در رنگ با لباس عروس و در طعم با آب آشامیدنی تهران در رقابتی تنگاتنگ است.

سرماخوردگی از آن دست مهمان‌های ناخوانده‌ای می باشد که همگی در پاییز و زمستان منتظر ایشان بوده اما در بهار و تابستان غافلگیرمان می‌کند. اینجانب نیز پس از انتظاری طولانی در جهت دریافت "آن دسته از ویروس جدیدها" کل پاییز و زمستان خویش را سپری نموده تا اینکه در واپسین روزهای بهار سنگ قلاب گشتم. هیچ چیز بدتر از بیکار ماندن‌های بی هدف در خانه نمی‌باشد، حقیر نیز به دلیل ورود مهمانِ نامبرده، مجبور به اقامت چندروزه در منزل‌مان گشتم. یکی از روش‌های خلاصی از بیکاری‌های ممتد در خانه، برداشتن کنترل تلویزیون و در نهایت بالا پایین کردن‌های جنون آمیز شبکه‌های مذکور است. بنده که به دلیل مشغله‌های فراوان مدت‌ها افتخار مصاحبت با این جعبه جادویی و رسانه ملی را نداشتم، در خلوتی دونفره ناگزیر به افتتاح مجدد روابط تیره و تارمان گشتم. حاصل اولین تلاقی نگاه هایمان به یکدیگر، شبکه‌ی آی فیلم بود که پس از قهری طولانی، رویت گردید. در خانه ما قانون نانوشته ای توسط والده اینجانب ایجاد شده است که میفرماید:

هرچیزی را آغازی به نام شبکه آی فیلم و هرچیزی را پایانی به نام شبکه آی فیلم می باشد.

لذا شما در هر ساعت از شبانه روز که این نگون بخت را روشن بفرمایید تنها با شبکه آی فیلم مواجه میشوید و چنانچه استارت کاری نامبرده از شبکه آی فیلم خورده نشود، مادر محترم در پیامی به تمام اعضای خانواده، شروع دوره ای از جنگ های سرد را اعلام خواهد کرد. بنده نیز بر طبق رسم و رسوم خانوادگی مان مشغول تماشای شبکه ی آی فیلم گشتم که الحق والانصاف بوی صندوقچه های قدیمی مادربزرگ ها را میداد. سریال پخش شده به حدی قدیمی و نخ نما گشته بود که اینجانب هر لحظه دلشوره ی پارگی نوار سریال را داشته و در دل به سریال نامبرده روحیه میدادم که[: لعنتی هرگز نمیرررر!!! در همین حال که مشغول تماشای زیرخاکی جذاب پخش شده میبودم، ناگاه تبلیغ یا بهتر بگویم سریال بسیار باکیفیت محصولات عالیس شروع به پخش نمود!! از آنجایی که بازیگران موجود در این تبلیغ، همگی دارای چشمانی شهلا، موهایی بور، قد و بالایی رعنا و رشید بودند، اینجانب گمان نمودم که شبکه آی فیلم نیز همانند شبکه فخیم کیش دچار خط روی خط شده است و دارد بازیگران اجنبی را نمایش می دهد، که خداروشکر پس از آنکه روزِ اولِ کاری بازیگر اصلی را در کارخانه عالیس مشاهده کردم که چگونه با عزت و احترامی فراوان استخدام گشته(!!!)، در دل یقین نمودم که اینجا قطعا ایران بوده و خط روی خطی رخ نداده است!!!! همچنان مشغول تماشا بودم که ناگاه با زیرنویس ( همیشه در صحنه) آی فیلم مواجه گشته و با خواندن پیام‌های سرشار از احساس مخاطبان، اشک شوق در چشمانم حلقه زده و در دل بر خود میبالیدم که به باشگاه مخاطبان این شبکه ملحق گشته‌ام! تعدادی از پیام ‌ها عبارت بودند از:

لطفا سریال‌های جذاب دو سده و دو دهه پیش را نیز پخش کنید. باتشکر. زهرا از اصفهان.
باسلام آی‌فیلم عزیز، من سالهاست که در استرالیا زندگی می کنم و تنها مونس و دلخوشی ام شبکه آی‌‌فیلم است. از همه شما ممنونم. راحله از ملبورن.
باسلام به مسئولین شبکه آی‌فیلم، لطفا بار دیگر سریال سمندون را پخش بفرمایید ما خانوادگی علاقه‌ی زیادی به این سریال داریم و هرشب برای تماشای آن دور هم جمع می‌شویم.. باتشکر از شما. فرهاد از تهران.
به جرات می‌توانم بگویم که شبکه آی‌فیلم بهترین شبکه در سراسر دنیا می‌باشد ما در خانه فقط آی فیلم را تماشا می‌کنیم. فروغ از تهران.

با خواندن پیام اخر، چشمان اینجانب گرد شده و اطمینان حاصل کردم که فرستنده پیام، بلاشک والده‌ی بنده بوده است. لذا به دلیل مشهور شدن یکی از اعضای خانواده مان در این شبکه، مجددا بر خود بالیده و دراین احساس غرور مستغرق بودم که ناگهان برق رفت!!!

رسانه ملیعالیسطنزحال خوبتو با من تقسیم کن
فاقدِ هرگونه ارزشِ افزوده!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید