
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
جبر یا اختیار.
یه بار به کسی که در مورد همین موضوع صحبت می کردیم،گفتم من طرفدار اراده و اختیار آزاد انسان هستم
راستش دلیلش رو درست نمیدونستم و الانم نمیدونم، اما این پاسخ رو دادم.(به احتمال زیادم پاسخ دقیق و قطعی در این مورد وجود نداره)
اما به نظرم الان بهترین وقته تا این نظریه رو خودم امتحان کنم
آخه یکی از دوست داشتنای من امتحان کردنه (آزمون و خطاست)
من عاشق حرکتم
عاشق دویدن
عاشق یادگیری
عاشق تجربه های قشنگ
عاشق خلاقیت
عاشق خنده
عاشق نشاط
عاشق تلاش
عاشق رسیدن
عاشق نتیجه گرفتن
عاشق همه ی زیبایی ها و پاکی ها
اما
اما در کنار اینا
این روزا(یعنی مدتیه)
اغلب احساس سرگردانی میکنم
احساس بی قراری
احساس تنهایی
احساس دلتنگی
وقتی جواب سوالاتم رو نمیتونم بدم
وقتی به احساس خودم نمیتونم اعتماد کنم
وقتی به خواسته هام شک میکنم
وقتی فک میکنم کنترلی روی احساساتم یا برخی تصمیماتم ندارم
وهمه ی این سوالای بی جواب
این احساسات و افکار آزارم میدن
انگار همه ی اون انرژی و نشاط رو از من میگیرن
و این موقع هست که مسکّن موقّتی و همیشگی گریه تنها برای مدت کوتاهی آرومم میکنه
باید به فکر درمان باشم
درمانی ریشه ای
راهها و نظریه ها رو امتحان میکنم تا به نتیجه و درمان برسم
پس باید تنها بشم
میخوام مدت زمان بیشتری رو برای خودم بذارم
میخوام بیشتر مطالعه کنم
میخوام پای دل حرفای قلبم بنشینم
میخوام حرفهای ذهن و افکارم رو بشنوم و بنویسم
میخوام خواسته هام رو بدونم
میخوام احساساتم رو بشناسم
میخوام خودم رو روشن کنم
میخوام خودم رو با خودم کاملا آشنا کنم
مطمئنم و باور دارم به نتیجه میرسم