بدقولی و رفتارهای غیراخلاقی رژیم صهیونیستی باعث شده تا سران کشورهای عربی در تعامل خود با ایران رژیم تجدیدنظر کرده و با احتیاط بیشتری در این زمینه برخورد کنند. مصریها به عنوان اولین کشوری که مرز مشترک با فلسطین اشغالی دارد روابط گستردهای با رژیم صهیونیستی برقرار کرده و در طول چند دهه گذشته تلاش کردهاند که این رابطه را در ظاهر هم که شده، حفظ کنند. در حالی که دولت مصر چنین چهرهای در حوزه سیاسی، اقتصادی، رسانهای و حتی امنیتی از خود نشان میدهد اما هیچ وقت تلاش نکرده نگاه ضدصهیونیستی مردم مصر را تعدیل کند و حتی ارتش این کشور همواره خود را برای نبرد با رژیم صهیونیستی آماده میکند و آموزشهایش در این زمینه برگزار میشود.
پس از ترک باریکه غزه توسط صهیونیستها و حضور تشکیلات خودگردان فلسطینی و سپس قدرتگیری گروههای مقاومت، به ویژه حماس در این منطقه مصریها نقشآفرینی بیشتری در عرصه فلسطین داشته و تا به امروز هم اصلیترین و مهمترین طرفی بودهاند که به عنوان میانجی بین گروههای مقاومت و رژیم صهیونیستی عمل کردهاند. در همه جنگها و درگیریهای دو دهه گذشته مصر ضامن آتشبس بوده است. در دوره مبارک، محمد مرسی اخوانی و امروز السیسی مصریها نگاهها و رفتارهای متفاوتی در این حوزه ایفا کردهاند. نزدیکی و وابستگی مبارک به رژیم صهیونیستی، سرسپردگی مرسی اخوانی به جریان صهیونیسم بینالملل و امروز هم شرایط پیچیده اقتصادی دوره السیسی هر کدام رفتارهای متفاوتی میطلبیده است.
با این حال، هر چه زمان میگذرد و هر چه جلوتر میرویم نگاه مصریها و رفتار آنها در برابر غزه دچار تغییر شده است. در یک عبارت بسیار ساده، مصریها تلاش میکنند سیاست مستقلتری در برابر غزه و قضیه فلسطین در پیش بگیرند و این موضوع رابطه تنگاتنگی با روابط قاهره – واشنگتن دارد. در حقیقت تا سال 2015 که کمکهای مالی امریکا به مصر ادامه داشت و سالانه بیش 1.5 تا سه میلیارد دلار در قالب بهای امضای پیمان کمپدیوید عمدتاً کمک نظامی در اختیار ارتش مصر قرار میگرفت، مصریها احتیاط قابل توجهی در رابطه با امریکا و رژیم صهیونیستی میکردند اما پس از این ماجرا و قطع شدن این کمکها مصریها نیز در رفتار خود تجدیدنظر کردند.
کمکهای امریکا به مصر البته هزینه چندانی برای دولت امریکا نداشت و برعکس سود فراوانی هم نصیب شرکتهای اسلحهسازی این کشور میکرد. هیچ وقت پول نقد یا کالای سرمایهای در حوزه اقتصادی تحویل مصریها نشد و همه آن چیزی که در این 40 سال به عنوان کمک به طرف مصری داده شد، تسلیحات نظامی بود. از جنگنده تا کشتی جنگی، از تجهیزات پدافندی تا تانک و توپ و تسلیحات انفرادی و.... . این تسلیحات نظامی هر چند در ظاهر ارتش مصر را مجهز میکرد، اما در حوزه تعمیرات و نگهداری و خدمات به صورت کامل وابسته به کمپانیهای امریکایی شده و در حوزه بروزرسانیها و تامین قطعات مصر نمیتوانست دست از پا خطا کند.
حال که امریکا در این زمینه مصر را تنها گذاشته بود، هیچ لزومی نداشت که سران قاهره چندان اهمیتی به روابط با رژیم صهیونیستی بدهند و در این زمینه احتیاط کنند. حقیقت این است که طرف مصری با فراغ بال بیشتری در برابر رژیم صهیونیستی وارد عمل شد، تسلیحات روسی و چینی سفارش داد و تلاش کرد که با ایران هم وارد رابطه سیاسی شود و اینها همه تبعات نرسیدن همان کمکها بود. در حالی که تمام تجهیزات امریکایی فروخته شده به مصر مدلهای صادراتی و دانگرید شده بودند، بیش از 240 فروند اف16 ارتش این کشور هیچ قابلیت نبرد هوا به هوایی نداشتند و عملاً به اسباب بازی شبیه بودند تا جنگنده!
در نبرد سال گذشته و سال جاری میان مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی، مصریها تلاش کردند که دوباره به عنوان میانجی عمل کنند. در حالی که فلسطینیها نمیتوانند به دلایل بسیار مخالفت زیادی با خواستههای مقامات مصری کنند صهیونیستها از این موضوع همواره سوءاستفاده کرده و این همان مسالهای است که این بار مصریها را به شدت عصبانی کرده است. بحران در روابط تلآویو و قاهره که هماکنون به دور از چشم رسانهها در حال مدیریت شدن است، تا این لحظه به هماهنگیهای امنیتی میان مصر و رژیم صهیونیستی لطمه زده است؛ هماهنگیهایی که در یکی دو سال اخیر به دلیل مداخله سعودیها و اماراتیها تقریباً بهبود یافته بود.
نشریه صهیونیستی هاآرتص در این زمینه چند نکته را مطرح کرده که به نظر مهم میرسد، این روزنامه در این باره نوشت: «واسطه میان اسرائیل و حماس و جهاد به یک توافق برای آتشبس بین دو طرف دست یافته بود؛ اما به نظر میرسد که اسرائیل پا روی پای مصر گذاشت.» علت این بحران (بهنظر میرسد) این باشد در بیانیهای که دفتر «یائیر لاپید» نخستوزیر رژیم صهیونیستی پس از تماس با رئیسجمهور مصر و تشکر از السیسی صادر کرد، به درخواست رئیسجمهور مصر برای جلوگیری از سرکشیهای تلآویو در کرانه باختری و کاهش دستگیریها در این منطقه اشارهای نشد؛ خواستهای که به منظور جلوگیری از برافروخته شدن دوباره آتش تنش نظامی با جهاد اسلامی مطرح شد.
هاآرتص در ادامه نوشته: مشخص شده است در حالی که لاپید در گفتوگوی تلفنی خود در حال تشکر از عبدالفتاح السیسی بوده، نیروهای شاباک (سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی) و ارتش این رژیم در حال برداشتن گامهای پایانی عملیات ترور شهید «ابراهیم النابلسی» فرمانده «کتائب الاقصی» بودند. این مسئله باعث خشم و عصبانیت طرف مصری شد که انتظار داشت لاپید پس از این تماس تلفنی دستور توقف دستگیریها در کرانه باختری را صادر کند. قاهره جنایت ترور ابراهیم النابلسی در شهر نابلس را به مثابه «فرو کردن انگشت در چشم مصر» تفسیر میکند.
این روزنامه همچنین اضافه کرد که «ترور «خالد منصور» یکی از فرماندهان «سرایا القدس» شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین باعث چند برابر شدن عصبانیت قاهره شده و به هماهنگیهای امنیتی میان دو طرف لطمه زده است.» همانگونه که این روزنامه عبری هم نوشته است، رژیم صهیونیستی به هیچ یک از تعهدات و وعدههای خود پایبند نبوده و اینگونه جایگاه و پایگاه مصریها را نزد فلسطینیها تخریب کرده است. صهیونیستها فکر میکنند این دلخوریها مقطعی بوده و با استفاده از عنصر امریکا و فشار مضاعف کاخ سفید بر مقامات مصری آن را حل خواهند کرد، ولی به نظر نمیرسد که در نبردی که خیلی زود دوباره شروع خواهد شد، این بار مصریها بتوانند قاطعانه به عنوان میانجی وارد شوند.