یحیی صیاداربابی
یحیی صیاداربابی
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

هیچوقت نمی‌دونی کدوم گذشته میخواد بیاد سراغت

یک زخم نسبتا پهن پشت دستش بود. شایده به اندازه‌ی ۲ یا ۳ سکه‌، زخم بنظر جدید میومد و چند نقطه‌ی عمیق و فرو رفتگی هم داشت. بهش گفتم چی شده؟!

ظاهرا یک سگ گرفته اخیرا. ۳-۴ ساله. گرفتن شاید درست نباشه، adoptش کرده، سرپرستیش رو پذیرفته. میگفت نشسته بودم، مشغول تلوزیون دیدن، و توپ می‌انداختم براش و میرفت میاورد و نوازشش میکردم و دوباره توپ رو می‌انداختم. میگفت یک بار که توپ رو انداختم نرفت توپ رو بیاره و بجاش دستم رو گاز گرفت! بنظر میاد که سرپرست قبلی این حیوون آدم غیرمهربونی بوده. میگفت بد سرپرست بوده. یک حالت‌های خاصی هست که نسبت بهشون حساسه و این دوست‌مون هم هنوز نمی‌دونه این حالت‌ها چی‌اند؛ یک حالت‌های خاصی از دست و رفتار . چندین بار این گاز گرفتنه اتفاق افتاده تا الان.  دوست من حتی تو بدترین حالت‌ها هم همچنان مهربانانه باهاش رفتار میکنه، درحالی که دستش یا پاش داره محکم گاز گرفته میشه، ولی همچنان برای اون سگ، گذشته‌ای وجود داره که نمی‌تونه این میزان از مهربانی رو باور کنه. ظاهرا مربی‌ش (مربی سگ) گفته حداقل ۶ ماه طول می‌کشه تا بشه گفت تا حد خوبی این اتفاق دیگه نمی‌اوفته.

خب اگر فرض کنیم میانگین عمر سگ‌ها ۱۲ سال هست. این سگ حدود ۱/۲۴ زندگیش رو باید صرف نرمال‌سازی مهربونی کنه برای خودش، صرف باور کردن اینکه هر حرکت رندوم دستی تهدید نیست.

حالا چیزی که خیلی از اون روز ذهنم رو درگیر کرده اینه که ما هم توی زندگی این اتفاق برامون میوفته.

دیالوگ معروف نوید محمدزاده تو فیلم متری شیش و نیم که میگفت: کلی طول کشید تا بهشون یاد بدم که وقتی با یکی چش تو چش میشن نباید با سر بزنن تو صورت طرف.

مسیرهایی که قبلا ازشون شکست خوردیم، آدم‌هایی که قبلا ازشون آسیب دیدیم، دست‌هایی که فقط ادای نوازش رو در آوردن، عشق‌هایی که به دلشکستگی ختم شدن و همه‌ی اینا در نهایت از ما آدم‌هایی میسازه که از هر مسیر و آدم و دست و نوازش و عشقی بترسیم.

دکتر شریعتی یک جایی تو «کویر» میگه:‌ ما ۲۵ سال چشم‌هامون به تاریکی و ظلمات خو گرفته، سخته برامون روشنایی و نور.

نمی‌دونیم کدوم گذشته قراره بیاد سراغ‌مون؛ نمی‌دونیم کدوم دست مهر‌بون رو قرار هست که گاز بگیریم و برای ما چندتا ۶ ماه قراره طول بکشه تا باور کنیم نیاز نیست وقتی با کسی چشم تو چشم میشیم با سر بریم تو صورتش.


منبع:‌ https://theyahya.com/blog/which-past/

زندگیگذشته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید