عزیزم، هنوز هم مثل چند روز پیش جات خالیه، هنوزم دلتنگ خودت و دستات میشم و هنوزم دلم تو رو میخواد. دیروز خیلی بیش از حد تلاش کردم که قوی باشم واسه همینم انرژیمو از دست دادم. دلم نمیخواد هنوز هم دوست داشتنت رو حس کنم، خسته و فرسودهتر شدم. این حس که حال تو بهتر از منه هم ناراحتم میکنه. دلم واسه جفتمون میسوزه عزیزم. چقدر بیپناه و بیچارهایم. شایدم فقط من اینجوری باشم. دلم برات تنگ شده، برای گرفتن دستات، نگاه کردن تو چشمات و حس اینکه دوستم داری. حس نوازش کردنم با نگاهت و لمس گردنت. ای کاش انقدر دور نبودی، انقدر سخت و غلط نبودی. اونجوری خیلی چیزا راحتتر از قبلشون بود.