در ابتدا معنی لغوی کلمه استراتژی به تعبیر زیر هست:
کلمه "استراتژی" از کلمه یونانی "stratçgos" گرفته شده است. stratus (به معنی ارتش) و "Ago" (به معنای هدایت / حرکت).
استراتژی تعریف های زیاد و تخصصی دارد که توسط افراد به نامی مطرح شده ؛برای مثال: ریچارد روملت استراتژی رو نوعی حل مسئله بیان کرده ،یا جک ولش مدیر جنرال الکتریک استراتژی رو به عنوان تصمیم های دقیقی عنوان کرده که در مورد نحوه و چگونگی رقابت با دیگران می‌گیرد
مایکل پورتر:
استراتژی یعنی اینکه کاری که دیگران انجام می‌دهند را با منابع کمتر انجام دهیم و کارهایی انجام دهیم که هیچ‌کس غیر از ما انجام نمی‌دهد.
اما به طور کلی استراتژی ؛ یک برنامه دقیق از فعالیت هایی ست برای رسیدن به اهداف بلندمدت و کوتاه مدت.
استراتژی مجموعه ای از فعالیت های هوشمندانه با به کارگیری درست از منابع موجود با تاکتيک های درست برای رسیدن به اهداف مشخص است.
برای اینکه بتونیم بهتر درباره استراتژی و تدوینش متوجه بشیم، بررسی مدل5p مینتزبرگ کمک بزرگی به ما میکند.
مدل استراتژی مینتزبرگ پنج تعریف متفاوت برای تدوین استراتژی هست که با حرف P شروع می‌شوند:
1. برنامه (Plan)
استراتژی : یک برنامه
به عنوان یک برنامه، استراتژی باید از قبل و با هدف توسعه داده شود.
2. شگرد (Ploy)
به عنوان یک شگرد ،استراتژی وسیله ای برای پیشی گرفتن از رقابت است.
مینتزبرگ معتقد است که استراتژی علاوه بر یک طرح می‌تواند به‌عنوان یک شگرد نیز مورداستفاده قرار بگیرد.
3. الگو (Pattern)
استراتژی به عنوان الگو:
ما یاد می گیریم که از آنچه در گذشته موفق بوده ،می تواند به موفقیت در آینده منجر شود و ازش استفاده کرد.
4. جایگاه (Position)
استراتژی در مورد چگونگی ارتباط سازمان با محیط رقابتی خود و آنچه می تواند برای منحصر به فرد کردن محصولات خود در بازار انجام دهد، است.
5. چشم انداز (Perspective)
فرهنگ سازمانی و تفکر جمعی می تواند بر تصمیم گیری استراتژیک در یک شرکت تاثیر گذار باشد.
درک درست و استفاده از هر کدام از این ۵p به شما کمک می کند که یک استراتژی عملی و منحصر به فرد ایجاد کنید.
استراتژی درست شما رو در مسیر درست قرار میدهد ،تا در زمان درست در جایگاه درستی باشید و بتوانید از فرصت هاتون به مناسب ترین شکل ممکن بهره ببرید و استفاده کنید.
استراتژی در همه ی کارها،شغل ها و تخصص ها کاربرد داره ؛در واقع این امکان هست که ما هر روز داریم ازش به نحوی استفاده میکنم برای عاقلانه و هوشمندانه تر زندگی کردن و تصمیم گرفتن ،مثلا: اینکه سر کار شما با استراتژی درستی تصمیم گیری رو در مورد مسئله خاصی واگذار به فرد متخصص اون موضوع می‌کنید یا برای خرید مایحتاج خانه، برای اینکه هم در هزینه ها و هم در وقت صرفه جویی بشود به جای اینکه هر روز برید خرید و یا آخر هفته ها سعی کنید با ماشین بروید خرید و با شلوغی و پیدا نکردن جا پارک مواجه شوید و در آخر باعث هزینه اصطحلاک ماشین و همین طور گرونتر خرید کردن و هدر رفتن کلی وقت شما بشود، تصمیم گرفتین که به صورت هفتگی خرید هاتون رو به صورت آنلاین سفارش بدین تا هم هزینه کم بشود و هم وقتتون هدر نرود،یا به جای اینکه پله های نمایندگی بیمه خودرو رو بالا پایین کنید به صورت آنلاین بیمه می‌کنید .
استراتژی در همه ی تخصص ها به صورت حرفه ای استفاده می‌شود و از اهمیت ویژه ای برخوردار هست؛ برای مثال: در حوزه دیجیتال مارکتینگ یا تبلیغات شما با پروژه های مختلفی کار دارین و در ارتباطین ؛ ممکنِ استراتژی تبلیغاتی که برای کمپین تبلیغات بستنی یک کارخانه لبنیاتی در نظر گرفتین و نتیجه و بازخورد از حد انتظار هم فراتر بوده در مورد کمپین تبلیغات ماشین یک کمپانی خودروسازی جوابگو نباشد و یا یک استراتژی اشتباه بدترین عواقب رو داشته باشد و باعث بشود تمام زحمات کل گروه به هوا برود.
پس درک و شناخت درست استراتژی به خصوص استراتژی مختص تخصص و بیزینس تون در حوزه ای که توش کار میکنین از اساسی ترین کارهاست و همچنین کمک گرفتن از افرادی که در این زمینه تخصص دارن ، همه ای این ها به داشتن یک استراتژی درست به شما کمک خواهد کرد.
