
دلم پر ازغم و غُصه گشته، یارکجایی
روزهای روشنم تاریک گشته، یارکجایی
هوای عشق تو دردل پَرپَر کشان است
دلم بدجور هوای یار گشته ، یارکجایی
عجب آب وهوایی داره این دل
دلم با جنگل ومه آلوده گشته،یارکجایی
یادِتو هوایم رابهاری کرده امروز
گیسو وچالِ گونه ات همراه گشته، یارکجایی
کجایی تابیایی ، ببینم گونه هایت
بهرسُرخیش،چِشام بیمار گشته، یارکجایی
تورا برمن ندادن .بامکروحیله
گفتن قسمت نِیه ،دل شکسته ،یارکجایی
یادت مرا آواره ی کوه و کمر کرد
ولی هرگز نشدیاد ازیادت بِیُفته، یارکجایی
ازآن روزها گذشت هزاران روز دیگر
همی دانم که امروز نامه یادته ،یارکجایی
ای (ولی) یاد یار، گریار رامیمون بُوَد
حیف زآن نامی که نام را شکسته، یارکجایی