خیلی هامون تو بچگی به چیزای چرت زیادی باور داشتیم که بزرگ ترا به خوردمون می دادن . ?
الان تو پست قراره مروری بر اصلی ترین و مسخره ترین هاشون بکنیم و خاطراتمون هم یه مروری داشته باشیم .
یادتونه بعد دیدن یه فیلم ترسناک ، وقتی میرفتین بخوابین ، پتو رو تا سر می کشیدین بالا تا هیولا های توی فیلم نیان بخورنت ? دلیل امن بودن پتو هم هم هنوز کشف نشده ! ?
والا من الانم به این مورد باور دارم !! ?
والا این یکی از رایج ترین باور های احمقانه ی من بود. یادمه شش هفت سال پیش ، یه فیلمی داشتم با بابام میدیدم که تو یکی از صحنه هاش ، یه زن از یه ارتفاعی میوفته و میره توی یکسری سطح تیز. اون لحظه رفتم تو فکر با خودم گفتم : "عه ! این واقعا مرد !!"
از اون به بعد به همه می گفتم که نمی خوام بازیگر شم چون یه وقت یه نقشی بهم می دن که باید توش بمیرم ! ??
راسش من یکی به این باور نداشتم ، ولی خیلی هستن که باهاش خاطره دارن . البته منم بچه بودم بهم می گفتن ، ولی من باور نمی کردم ??
اینم خیلی باور رایجی می باشد . خودم بهش تا یه مدت کوتاهی باور داشتم. همش شبا به این فکر می کردم که اینا توی همچین دنیایی چطوری زندگی می کردن . خیلی دوست داشتم از مامان بزرگم بپرسم ولی نپرسیدم ?
معروف ترین باور احمقانه بچگی همین بود که همگی بهش باور داشتیم . که لک لک ها تو رو آوردن ! یا اینکه بهمون می گفتن ، دعا کردیم تو اومدی ! ? کسی که همچین باوری نداشته واقعا روزی بچه بوده ? ?
فک کنم هممون یه بار هم که شده به این فکر کرده باشیم . مثل داستان اسبازی ها که وقتی کسی خونه یا تو اتاق نبود زنده می شدن و باهم حرف می زدن . (اصلا فک کنم این باور از رو همین انیمیشن رایج شده) من خودم یادمه یه بار یکی از عروسکام رو گذاشتم روی میز و به زاویه اش دقت کردم ، بعد رفتم خوابیدم به امید اینکه پاشم ببینم یکم زاویه اش عوض شده باشه ?
شما به کدوم باور داشتین ?
اگه باور های چرت و پرت دیگه ای هم داشتین تو کامنتا بگین ?