بی تو دل باز تمنای وصالت دارد
رفتی و غم همه شب در دل من جا دارد
رسم دنیا نبُوَد اینهمه دوری و گداز
که دلم سر به گریبان نگاهت دارد...»?
و این زخم خوب شدنی نیست،
داغی که هرگز سرد نمیشود.
« نه، هیچوقت خون شهید هدر نمیرود، خون شهید به زمین نمیریزد. خون شهید هر قطرهاش تبدیل به صدها قطره و هزارها قطره، بلکه به دریایی از خون می گردد و در پیکر اجتماع وارد می شود» (شهید مطهری)
بزرگ شده بود، انقدر که "سرباز" شد برای امام زمانش!
سردار، ما را ببخش که تو را نشناختیم و البته چه اهمیت دارد؟؟!! چرا که بی شک آسمانیان تو را بهتر می شناسند.
?️?️او یک سردار بود?️?️
درون و برون مرز
«میدانی حاجی جان!
یک قسمت از ترکشهایت بماند پای حساب
♦️کوچههای مدینه!♦️
درد پهلو و کمرت، باشد
♦️به نیابت از مادر!♦️
یک قسمت از ترکشهایت بماند پای حساب
♦️جگر تکه تکۀ حسن؛♦️
یک قسمت از ترکشهایت بماند پای
♦️روضۀ غریب مادر، حسین؛♦️
دستان قطع شدهات پیشکش
♦️علمدار!♦️
پاهای قطع شدهات، بدن تکه تکه شدهات، سر جدا شدهات؛
همهاش پای
♦️قاسم، علیاکبر، علیاصغر♦️
درد ترکشهایت آرزوی خودت بود؛
دردی که اماممان، حجةابنالحسن(ارواحنا له الفداه)
از حال مردمان میکشد.?
از قلّت خوبان و کثرت دشمنان!
از دینداری بال پشهای مسلمانان
از گناهان مردمانش!?
?و شهادت خوب عاقبتی است
برای یاران خالص و صادق ایشان»
✍ یادت روشن ڪنندهے زندگے ماست
حاج قاسم عزیز!