زهرا عظیمی
زهرا عظیمی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

فرار یا قرار

منبع عکس
منبع عکس


انسانهای اولیه در مواقع حساس که ترس بر آنها غلبه میکرد فرار را بر قرار ترجیح می دادند و خود را در محیط و مکانی که احساس امنیت می کردند قرار می دادند. اینگونه ترس به عنوان یک غریزه و فطرت درونی به نسل های آینده نیز منتقل شد.

همیشه اینطور نیست که از یک موجود درنده یا یک حشره ی موذی، تاریکی، چهره ای عجیب و خوفناک و یا اجسام و موجوداتی خاص بترسیم و از آنها فرار کنیم. گاهی جریان زندگی ما را در موقعیت های مختلفی قرار می دهد و با ناشناخته های زیادی روبرو می شویم که ترجیح و اولویت اولمان فرار از آن موقعیت است چرا که حس میکنیم کسی یا چیزی آرامش و امنیت مان را سلب کرده ، از این رو است که در شرایط های حساس و متفاوت ، ماندن ، پذیرش و تغییر برای انسانها اقدامی سخت و دشوار به نظر می رسد زیرا همانطور که به آن واقف هستیم خروج از محدوده امنی که در ذهن برای خودساخته ایم ناممکن جلوه میکند.

احساس ترس یک واکنش طبیعی و ابتدایی و لازمه ی بقای انسانها است و مانند سایر احساسات و هیجانات، مساله مهم شناخت، تسلط و کنترل آنهاست که میتوانند در لحظات متفاوت کمک کننده باشد.

مطمئنا برای هریک از ما موقعیت های زیادی پیش آمده که از حرف زدن و گفتگو کردن درباره ی آنها تفره رفته ایم. برای مثال: صحبت راجع ترفیع شغلی و یا افزایش حقوق، صحبت راجع مشکلات تربیتی فرزندمان، صحبت با استاد در خصوص بالابردن سطح کیفیت تدریس و آموزش و.....

معمولا این دست گفتگوها سخت و حساس هستند و به هر بهانه و ترفندی میخواهیم از مشارکت در آنها سرباز زنیم و یا آنها را به زمان دیگری موکول کنیم بدون توجه به اینکه هریک از این گفتگوها می تواند در سرنوشت مان تاثیر ویژه ای بگذارد و ما را در مسیری متفاوت قرار دهد.

به عقیده ی من مشکل اصلی فرار از گفتگو عدم خلاقیت و مهارت کافی در این زمینه است و همچنین ممکن است به دلیل تجربه های تلخ و ناکامی هایی که در جریان گفتگوهای قبلی داشته ایم این هشدار را به ما می دهد که از آن موقعیت بگریز. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که چون نتوانسته ایم و یا فکر میکنیم که نمی توانیم در گفت و گو پیروز شویم در آن مشارکت نمیکنیم اما این را باید در نظر داشته باشیم گفتگویی پیروز است که منافع دو طرف را در نظر داشته باشد و به اصطلاح برد-برد باشد و به جریان و مسیری موازی منتهی شود.

بنابراین به عنوان راهکارهای پیشنهادی در گفتگوهای مهم وسرنوشت ساز میتوان به این موارد اشاره کرد:

· شناخت احساسات و هیجانات مختلف

· کنترل هیجانات و تسلط بر آنها

· پذیرش همدلانه

· عجله نکردن

· در نظر داشتن منافع فرد مقابل

و مطمئنا موارد بسیار دیگری هستند که میتوان از آنها بهره جست. در خلال متن اسم دو کتاب سازنده و ارزنده که در این راستا میتواند کمک کننده باشد به ذهنم رسید یکی کتاب گفتگوهای سرنوشت ساز و دومی کتاب ارتباط بدون خشونت زبان زندگی (مارشال روزنبرگ)

خوشحال میشوم اگر نظر و تجربه ای در خصوص ارتباطات و گفتگوهای مختلفی که در موقعیت های خاص و حساس داشتید و راهکارهایی که در این رابطه به ذهنتان میرسد را به اشتراک بگذارید. امید است که بتوانیم گام های اثرگذاری در مسیر رشد و آگاهی خود و دیگران برداریم.?

مسیر رشدکنترل هیجاناتفرارگفتگوهای سرنوشت ساززبان زندگی
من آن چه برایم اتفاق افتاده نیستم بلکه همان چیزی هستم که برای تبدیل شدن به آن انتخاب می کنم..
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید