از خدا که پنهون نیست از شما هم چه پنهون، بیشتر از ده روزه که میخوام چند تا کاررو استارت بزنم اما نمیشه که نمیشه.
هنوز نمیدونم توقعم از خودم و شرایط حال حاضرم زیادی بالاست یا مدیریت زمان بلد نیستم. مطمئنا در ادامه ی مسیر متوجه خواهم شد.??
اوضاع جوریه که اگه بخوام از کارهایی که قراره انجامشون بدم یه لیست تهیه کنم رسماً افسرده میشم.?
امروز به خودم گفتم فقط شروع کن کم و کاستی ها، تو ادامه ی مسیر رفع میشن و قلم و کاغذ رو برداشتم و نوشتم.حالا بماند که این وسط چقدر وقفه ایجاد شد و چقدر زمان برد تا متن تموم بشه اما مهم این که بلاخره شروع کردم.
داستان از اینجا شروع میشه که از اواخر دوران بارداریم که به خاطر شرایط و مساعد نبودن حالم یه سری کارها رو به تعویق انداختم و از روزانه نویسی فاصله گرفتم، از همون موقع تا به الان که دخترم سه ماه و 17 روزشه ? حالم اونطور که باید باشه نیست و به قول پشه (برنامه مهمونی) یه حال کثیفی دارم که نگو....?
من که میگم کارهای ناتمام خیلی قدرت دارن، چون وقتی بلاتکلیف میمونن و به حال خودشون رها میشن انرژی منفیشون ذره ذره توی کل وجودت نفوذ میکنه و سنگینیش همیشه همراهته و آزارت میده. منم مثل همیشه از این قاعده مستثنی نبودم.
امروز تصمیم گرفتم قوی تر باشم و با وجود همه ی سختی ها و مانع هایی که دارم، یه گردگیری اساسی کنم و گرد و غبارِ کارهای تلنبار شده رو کمی سبک تر کنم.
میدونم هر کاری شروعش خیلی سخته، خصوصاَ برای من که اضافه وزن زیاد باعث شده رابطه ی صمیمی تری با نیروی گرانش زمین داشته باشم?? و بیشتر به سمت ریلکسی و راحتی تمایل پیدا کنم. اما باید به هر زحمتی که شده به این نیرو غلبه کنم و حتی شده یه گام کوچک بردارم و اجازه ندم امروز هم مثل روزهای گذشته سپری بشه.
نمیدونم باهام موافقید یا نه! به نظر من آدم هر چقدر پرکارتر باشه و زمان آزاد کمتری داشته باشه کارها را با سرعت بیشتر و به روال تر پیش میبره و مدیریت میکنه. نکته اش هم اینه که تو زمان های فشرده کارهای غیر ضروری رو به تعویق می اندازیم و از انجام کارهای غیر مفید دوری میکنیم و فقط و فقط تمرکزمون رو کارهای ضروری و فوریه و اینطوری کمتر زمان پرت داریم و بهینه تر پیش میریم.
من هم قصد دارم خودمو تو این چالش بندازم و زمانم رو فشرده تر کنم و حتما نتیجه اش رو با شما به اشتراک میگذارم.???
حالا تا دخترم بیدار نشده اگه بخوام یه نتیجه گیری کلی از حرفای امروزم داشته باشم باید بگم که:
خدارو شکر هنوز دخترم خوابه??
من این شروع دوباره را با شما سهیم شدم تا اگر در این رابطه تجربه و یا نظری دارید استفاده کنم و بتونم قوی تر و با نیروی بیشتری ادامه بدم.
پس منتظر پاسخ های خوب شما هستم.??