ویرگول
ورودثبت نام
زهرا پورسلیمان امیری
زهرا پورسلیمان امیری
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

سوگ

گویی گوری در من کنده اند برای مرگ زنانگی هایم
و آنرا خالی رها کرده اند
خاکها از دیوار های گور میریزند و خالی اش درد میکند
مرثیه ای برای آرزوهایم بر پیشانی ام نوشتند و مرگ عشق را جشن گرفتند، مرگ مادری را در گور مادری که هنوز زنده است به تماشا نشسته اند
و این خالی چقدر سنگین است و حملش چقدر دشوار
گویا کالبد تمام رویاهایم فرو میریزد و این ریزش درد میکند ...

*** آمده ایم تا نمانیم *** دکتری معماری، طراح و پژوهشگر حوزه ی معماری، نویسنده، مترجم، و شاعر. t.me/M_E_HH_R
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید