زهرا ?
زهرا ?
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

پاییز

در گستره روز ها،ماه ها و فصل ها مدام چشمم به دنبال تو میگردد تویی که شبیهی به من،مسکوت اما در جریانی،یاداور روزهایی که هم هست و هم نیست،بار نیست شدن ها را به دوشت می‌کشی، پاییز تو عجیبی به قدری عجیبی که در حالی که فرار میکنم از تو خودم را میبینم که به سمتت شتابانم؛غرق میشوم درون هیاهوی نارنجی ات،دست های لرزانم را به برگ های رو به زوال میدهم لمس برگی که رو به اضمحلال است در من موجی از حس های متناقض را ایجاد می‌کند بله پاییز تو این چنین می‌کنی با آدم ها...

در این صفحه از مغشوشات ذهن سیال من خواهید خواند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید