من پادشاهی خاک را به گور بخشیدم،
و قدم بر طرف دیگر دروازه مرگ،
من خودم را دیدم...
بر پوچ بنشسته ای کناره راه
از هیچ پر شده، اندوهگین به من نگاه
بنشین کنار خود
و بخوان نام خویش را
میرا
ای زیبا ترین نام نامیرا
این شعر شعر توست
به قلم ناز کن ترانه ات
بنویس
از خستگی و بار شانه ات
۱ آبان ۱۴۰۰ میرا