نزدیک یکسال و سه ماه پیش بود که بعد از هفت سال زندگی و استقلال در تهران برگشتم مشهد. به اون زمان که فکر میکنم هجمههای مختلف شکست و نشدن و نخواستن تو سرم تصویر جنگه، من لهستان بیدفاع خراب شدهی بعد از حمله آلمان نازی بودم. ساکتترین و بی حرکتترین جنبندهای که میشد به عنوان یک مدل نقاشی ازش استفاده کرد یا آنقدر بیجان که برای یک کشف جدید علمی دست به تشریحش زد.
زمان گذشت و من ماهها به دیوار، در، سقف، جامدات کوچک و بزرگ خیره ماندم و آخر سر خدا خیر بدهد استاد شاهین کلانتری را که آمد و گفت: آیدا، دلت را بنویس. دلت را بنویس شد سرآغاز سوگواری، شد خواندن کتاب پشت کتاب، دل نوشته و خودشناسی، تازه فهمیدم چقدر قوی بودم، چندین سال دست خالی جنگیدن در برابر آلمان نازی؟! میراث من بود نه شکست من.
همان روزها به دعوت دوستی به دلیل پیشینه شغلی و تحصیلی ام وارد دورهی آموزشی سئو شدم، چند ماهی به آمد و شد و یادگیری گذشت که در همان آکادمی مشغول به کار سئو شدم. یادمه با سرچ کردن به دوره صفر سئو وبسیما رسیدم، یک مسیر یادگیری مستقیم که دونه دونه چراغهای این شهر رو برام روشن کرد. همیشه یکی از ایمیلهای اینباکسم از وبسیما بود و من با خوشحالی یادگیری یک مفهوم خفن و جدید، حتما اون ایمیل رو باز میکردم. یه بعد از ظهر نوتیفیکیشن مسیجهام یه ایمیل از سمت وبسیما بود با مضمون "آهای کسانی که کمی بلدید، میخواهید و مصمم هستید که بتوانید بنویسید و یادبگیرید، این بار وبسیما این فرصت را به شما خواهد داد." متن این ایمیل حس قرعهکشیهای همیشگی همراه اول، ستاره یک مربع و اسنپ رو به من داد، محال، دستنیافتنی و غیرواقعی. بیخیاااال من که قرار نیست حتی نزدیک این دوره بشم. با بیمیلی ای که اون پایین پایینها امید هم بود، پرسنامه رو باز کردم. نام؟ پیشه؟ قصدت از دخول به کاخ ?. سوالها رو یکی یکی جواب دادم، جالب بود، هر سوال یه جایی از مغزم رو غلغلک میداد که باید تا انتها برم! چی؟ چطور به مامان بزرگم بگم که شغلمچیه؟ سوالها تموم شد! "دوست عزیز، جواب پذیرش شما تا حداکثر یک هفته دیگه..." صفحه رو بستم و برای اینکه بعدها بار تلخ نشدن رو به دوش نکشم، فراموش کردم، درست یک هفته بعد، حساب شده و دقیق نتیجه دور ابتدایی اومد، قرار مصاحبه آنلاین گذاشته شد، فردای تماس گرفته شده. مرخصی گرفتم! هیچ چیز نباید امکان یه مصاحبه دلچسب با جایزه قرعهکشیم رو ازم میگرفت، استاد شیوا، با لحن مرتب، زیبا و شمرده، مراتب دوره کارآموزش رو توضیح دادند و باز هم انتظار یک هفتهی دیگه!! جواب نهایی کارآموزش اومد! امتیاز این دوره نصیبم شد. کارآموزش شروع شد.
دوره کارآموزش آکادمی وبسیما، در جریانه و هر هفته دو جلسه با بچههای باحال و توانمندش و اساتید با سواد و دلسوز برگزار میشه. همین امروز استاد شیوا با صدای سرما خورده و گرفته دوره رو برگزار کرد، پر انرژی و با محبوبیتی بی نظیر! ?
ممنونم استاد، ممنون بچهها، دمت گرم آکادمی وبسیما.
آیدا / ۸ مهرماه ۱۴۰۲