1.. باورکردنی نیست در قرن بیست ویکم، در کشوری 85 میلیونی با طیف وسیعی از آرا، افکار، سلایق، اقوام و ... یک رسانه متمرکز به نام صداوسیما، تولید خبر، فیلم، سریال و گزارش را در تمام محدوده سرزمینی «ایران» در انحصار خود داشته باشد. آنهم سازمانی که مدیرانش عمدتاً وابسته به یک جناح فکری خاص هستند! نتیجه این انحصار، دلزدگی مردم از تلویزیون وطنی و گرایش آنها به رادیوتلویزیون های ماهوارهای خارج از کشور مانند بی بی سی، ووآ، و ایران اینترنشنال و ... است.
2.. چندماه پیش بر اثر سماجت مدیران شبکه سوم سیما، عادل فردوسیپور، مجری محبوب برنامه نود از سازمان صداوسیما اخراج شد. درخواستهای مردم و برخی مسئولان دولتی هم افاقه نکرد. پس از او مزدک میرزائی گزارشگر فوتبال سیما به خارج از کشور رفت و یک برنامه ورزشی در تلویزیون ایران اینترنشنال –وابسته به دولت سعوی- را به راه انداخت.
3.. با توسعه ارتباطات و اینترنت در کشور، و در نتیجه فراگیرتر شدن پلتفرمهای اینترنتی ارائه فیلم و سریال تقاضا محور (*) فیلمدیدن در سینما، از روی سیدی یا حتی در تلویزیون در حال انقراض است. اینروزها می توان با خرید یک اکانت از فیلیمو، نماوا یا فیلمگردی، به انبوهی از فیلم و سریال دست یافت و بر حسب سلیقه، به تماشای یکی از آنها نشست. در زمان و موقعیت دلخواه. پخش ویدئوی و نمایش خانگی بر بستر اینترنت، به رغم سنگاندازی صداوسیما، افتان و خیزان پیش می رود. سازمانی که خود را به استناد قانون چهل سال پیش، حتی متولی دادن مجوز برای محتواهای ویدئوی روی اینترنت می داند!
4.. یکشنبه 24 آذر 98 اتفاق بارزی افتاد. عادل فردوسی پور پس از مدتها غیبت به خانههای مردم برگشت. اینبار نه از راه آنتن تلویزیون، بلکه از طریق اینترنت و فضای مجازی. پس از هجوم مردم برای تماشای برنامه او -کلاسیکو- در نماوا، کافهبازار و فیلیمو، سایتها، برای ساعتی از کار افتادند! ولی شد آنچه باید می شد.
5.. رقابت تنها در عرصه تجارت کارساز نیست. درعرصه کار فرهنگی و هنری نیز کارامد و رشددهنده است. انحصار چهلساله صداوسیما، توان خلاقیت و نوآوری را از برنامهسازان، هنرمندان، اهل سینما، آژانسهای تبلیغاتی و ... گرفته است. اما با برنامه فردوسیپور، سنگ بزرگی خورد وسط شیشه ترکخورده تلویزیون غیر ملی. این خود آغاز یک دوره تحول است. از فردا شرکتهای تجاری، به تلویزیونی که کمتر دیده می شود آگهی تبلیغاتی کمتری خواهند داد. باشگاههای ورزشی، دیگر اجازه ورود دوربین صداوسیما به ورزشگاهها را نخواهند داد. به شبکهای خواهند داد که بیننده داشته باشد و حق پخش بدهد. شبکههای اینترنتی قدرتمند تر خواهند شد. مشتری بیشتری خواهند داشت. فیلمبردار، نویسنده و مجریان بهتری جذب خواهند کرد. و..
مطئمناً برنامهسازی بر بستر شبکههای اینترنتی، به فیلم، سریال یا ورزش و فوتبال محدود نخواهد شد. دیر یا زود، برنامههای خبری، سیاسی و اجتماعی از راه خواهند رسید.
6.. بازگشت فردوسیپور، نشانه تغییر در فناوری و سبک زندگی ما است. گریز از فناوری تلویزیون به سمت اینترنت! از انحصار به رهائی و آزادی از دست مدیران و تصمیمگیرانی که می خواهند سبک زندگی خود را بر ما تحمیل کنند.
این تغییر را پاس بداریم و از آن حمایت کنیم. با خاموش کردن تلویزیون، و تماشای فیلم و سریالهای دلخواه خود از طریق شبکههای اینترنتی!
* VOD: Video on Demand
::
ابوالقاسم بیات
دانشجوی دکترای سیاستگذاری علموفناوری