این عتیقه شصت هفتاد ساله، ماشین حساب مرحوم پدرم بود. یادگار عصر ماشین های مکانیکی. پیشاآنالوگ!
هنوز هم از پس سالهای دور، صدای شرق شرق برخورد مهره های چوبی آن را به هم می شنوم. صدای بم دلپذیری بود.
مهارت عجیبی داشت در محاسبه با آن. چشم هایش برق می زد و نوعی استغنا و غرور بر چهره اش می نشست. لابد از کار با «#تکنولوژی» ایی که افراد کمی سررشته ای در آن داشتند. چهار آبادی اینطرف و چهار آبادی آنطرف!
وقتی شاگرد مغازه بودم تلاش چندانی برای یادگیری #چرتکه نکردم. شاید سواد اندک ریاضی، بی نیازم می کرد و برخلاف رویکرد متعصبانه پدر، شأنی برای آن #تکنولوژی قائل نبودم! به قول یکی از اساتید #نوآوری، شوق ویرانگری پدیدههای قدیمی!
مطالب بیشتر در کانال نوآوری دیجیتال