1.. مری هچ در کتاب تئوری سازمان، در بحث نمادها و استعاره ها، به ساختارهای فیزیکی سازمان مانند چینش اتاق رئیس و پارتیشن بندی در سالنها فضای بین کارکنان سازمان توجه ویژه ای دارد. بود آنها یک معنا و تبعاتی دارد و نبودشان معناها و تبعات دیگر.
برداشتن پارتیشنها در سازمانی که کارکنانش همزمان در یک گروه کاری هستند شاید سبب تسریع کارها و اثربخشی بیشتر باشد. مانند اتاق خبر روزنامههای بزرگ دنیا یا تیمهای پروژه محور. اما در وضعیتی که وظفیه یا ماموریت افراد شباهتی به هم ندارد، نبود پارتیشن یا اتاق های مجزا بیشتر تولید مزاحمت و برخورد بین افراد می کند. مانند مخلوط کردن محققان با مهندسان در یک شرکت فناور. گروه اول نیازمند محیطی ساکت و آرام برای تمرکزند گروه دوم معمولا نیازمند محیطی برای بحث و تصمیمگیری.
2.. یکی از علایق م مسائل اجتماعی و روانشناختی فناوریهای دیجیتالی است مانند توجه به محرمانگی در گروههای موبایلی تلگرام و واتساپ. با بزرگ شدن گروهها در شبکههای اجتماعی، انگار پارتیشن های سازمان برداشته می شود و سازمان رسمیت بیشتری به خود می گیرد. افراد محافظهکار تر می شوند. فضای گروه دیگر مانند دوره اولیه صمیمی نیست. انگار همه هراس دارند از چشمهای ناشناس نامرئی و مواظب اند کسی خطای آنها نبیند، یا کاری نکنند که پرستیژ آنها در بین افراد آشنا و غیرآشنا از بین برود. گوئي با بزرگ شدن مقیاس، علاقه افراد به حفظ حریم خصوصی بیشتر می شود.
این را به عینه در یک گروه دانشجوئی دیدهام. ابتدا که با یکی از اساتید بودیم جو صمیمی تر بود و دانشجویان بیشتر سؤال و جواب طرح می کردند و از مشکلات هم می گفتند. بعد از ارتقای آن گروه مجازی محدود به گروه دانشکده، و ورود رئیس دانشکده و اساتید دیگر، جو رسمی شد و گروه تبدیل گردید به تابلو اعلانات دانشکده! دیگر کمتر مسائل قدیمی طرح می شود.
پینوشت: کتاب تئوری سازمان ماری جو هچ بینظیر است. دریچه ورود من به دنیای مدیریت هم بود. ترجمه ویرایش اول کتاب توسط دکتر دانائی فرد خیلی افتضاح بود (اواخر دهه هشتاد). یک ترجمه کاملا سر سری و دانشجوئی! هر پاراگراف کتاب را دو سه بار خواندم تا جمله بندی ها و منظور نویسنده را متوجه شوم. آنچه را می فهمیدم حاشیه می نوشتم. از فرط زیادی حاشیهنویشیها شده بود تقریرات حاج میرزا ابوالقاسم بر کتاب هچ.