ویرگول
ورودثبت نام
Abouzar Zanganeh
Abouzar Zanganeh
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

تفکری در ذات قوانین

همیشه برای من جذاب بوده که به مفهوم قانون فکر کنم و از زوایای مختلف به آن نگاه کنم. از قوانین طبیعت گرفته تا قوانینی که انسان خود برای زندگی در این دنیا ساخته است.


آنچه که در مورد قوانین طبیعت من رو مجذوب می کنه اینکه قوانین با اینکه بر روی ماده تاثیر می گذارند و وجود این قوانین کشف شده است، خود به هیچ وجه دستخوش ماده قرار نمی گیرند و ظاهرا یک رابطه ی تماما یک طرفه بین قوانین و ماده وجود دارد. هیچ دانشمندی نیست که قبول کند ما می توانیم قوانین طبیعت را عوض کنیم بدون اینکه از ماده کمک بگیریم. در واقع حتی اگر از ماده کمک گرفته و قوانین طبیعت را دستخوش تغییر کنیم، باز هم نمی توانیم ادعا کنیم که قوانین طبیعت را تغییر داده ایم بلکه باید گفت قوانینی را در طبیعت پیدا کرده ایم که می توانند روی قوانین دیگر تاثیر بگذارند و این خود یک تناقض است چرا که در واقع آنچه باعث تغییر قوانین طبیعت می شود، خود یک قانون موجود در طبیعت است. پس راه گریزی از قوانین طبیعت نیست و ما به هیچ عنوان نمی توانیم ذات قوانین طبیعت رو تغییر بدیم طوری که قوانین طوری دیگری روی ماده تاثیر بگذارند. به طور مثال اگر آب در یک مکان خاص در صد درجه به نقطه جوش می رسد، نمی توان بدون تغییر در آب، در محیط آب و یا هر گونه تغییر دیگری، کاری کرد که همان آب در همان نقطه در ۱۲۰ درجه به جوش بیاید. و قانون نقطه جوش در دسترس ما برای تغییر نیست.

نکته ی که اینجا می توان استنباط کرد این است که چیزهایی وجود دارند که از جنس ماده نیستند ولی وجود داشتنشان اثبات شده است و این می تواند دریچه ای باشد به دنیایی که آن را متافیزیک خوانده اند.

با این حال و با این توصیفات در مورد قوانین طبیعت، قوانینی که انسان خود برای خود وضع کرده برای اینکه بتواند به یک تمدن برسد، دارای ویژگی قابل تغییر بودن هستند. برخلاف قوانین طبیعت که ما برای تغییرشان دسترسی نداریم، برای قوانین خود ساخته بشر، کاملا دسترسی به ذات قانون داریم و این قوانین بدون استفاده از آنچه در آن تاثیرگذارند، کاملا قابل تغییر هستند. به طور مثال قانونی که می گوید حد اکثر سرعت در جاده ۱۲۰ کیلومتر در ساعت است بدون اینکه نیازی به وجود جاده باشد و یا نیازی به وجود ماشین باشد می تواند توسط انسان تغییر کند و به ۱۰۰ کیلومتر در ساعت کاهش پیدا کند. در این تغییر بدون استفاده از آنچه این قانون روی آن تاثیر می گذارد یعنی جاده راننده و هر آنچه که مادیست و مرتبط به این امر است قانون تغییر می کند و این تغییر نشات گرفته از نیت تغییردهندگان قانون است.

هردوی این قوانین (چه قوانین طبیعی و چه قوانین انسان-ساخته) بر روی کنترل امور تاثیرگذارند و از تفاوت های فاحش آن ها دسترسی نداشتن انسان به تغییر قوانین طبیعت است. از نتایجی که این مقایسه می تواند ایجاد کند آن است که دیدگاه تماما مادی و اینکه همه چیز در ماده خلاصه می شود را تا حد زیادی زیر سوال می برد.

قوانینطبیعتفلسفهنگاهدیدگاه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید