ویرگول
ورودثبت نام
آکادمی راد
آکادمی راد
خواندن ۳۲ دقیقه·۷ ماه پیش

چرا شرکت ها نیاز به توسعه محصول دارند؟

چرا شرکت ها نیاز به توسعه محصول دارند؟ بی شک بزرگترین دغدغه مسئولین و تصمیم گیرندگان کلان هر کشوری، وضعیت اقتصادی آن کشور می‌باشد. رشد اقتصادی هر کشور رابطه زیادی با ایجاد و بهبود زیر ساخت‌های اقتصادی و فضای کسب و کار آن کشور دارد. تعیین اهداف اقتصادی مناسب و انتخاب استراتژی­‌های هوشمندانه و تبدیل آن به برنامه‌های عملیاتی، بخش مهمی از فرآیند می‌باشد، ولی عامل دیگری که اهمیت بسزایی در دستیابی به اهداف تعیین شده دارد، توسعه و تسهیل فضای کسب و کار است که ایجاد، حفظ و بهبود آن نقش مهمی در اهداف اقتصادی تعیین شده دارد.


نمایش فهرست این آموزش : [نمایش]

نیاز به توسعه محصول

از آنجایی که فعالیت‌های اقتصادی بیشتر موجب رشد سرمایه‌گذاری، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد مردم، مالیات برای دولت و رفاه جامعه می‌گردد، اکثر کشورها برای ایجاد فضای کسب و کار توسط فعالان اقتصادی تلاش می‌کنند. توسعه بخش خصوصی در یک اقتصاد بر مجموعه پیچیده‌ای از قوانین، زیرساخت‌های گسترده فیزیکی و نهادی، محیط با ثبات اقتصاد کلان، توسعه بازارهای مالی، جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، توسعه صنایع کوچک و متوسط، مقررات بازار کار، سیستم ارتقاء فناوری، آموزش و یادگیری مبتنی است و درست کنار هم قرارگرفتن این مجموعه به خودی خود اتفاق نمی‌افتد .لذا زیر ساخت‌های نهادی و زیر بنایی برای توسعه و رفع موانع کسب و کار از الزامات اولیه اجرای این سیاست بشمار می‌رود .

منظور از فرآیند نیاز به توسعه محصول ، مجموعه گام‌ها و فعالیت‌ها برای خلق، طراحی و تجاری‌سازی یک محصول جدید است. معمولاً فرآیند توسعه محصول شامل این مراحل است: برنامه‌ریزی؛ طراحی مفهومی؛ طراحی سیستمی؛ طراحی تفصیلی؛ ساخت نمونه اولیه، تست و رفع ایراد و تولید آزمایشی. خروجی این فرآیند، محصولی است که به قصد فروش به بازار عرضه می‌شود.

فرآیند توسعه محصول

اما بیشتر گام‌های فرآیند توسعه محصول از جنس فکری و سازمانی هستند تا فیزیکی و این یکی از دلایل مستند و شفاف نبودن این فرآیند در برخی شرکت‌های ایرانی است. شرکت‌های تولیدی ایرانی معمولاً در مدیریت فرآیندهای فیزیکی تولید، سابقه و عملکرد خوبی دارند. اما مدیریت فرآیندهای غیرفیزیکی (همچون فرآیند توسعه محصول جدید) به توانمندی‌ها و شایستگی‌های متفاوت و البته پیچیده‌تری نیاز دارد.

فرآیند توسعه محصول در هر سازمانی رنگ و بوی آن سازمان را به خود می‌گیرد و با دیگر سازمان‌ها تا حدودی متفاوت است. به همین علت، تکیه بر علم مدیریت نوآوری در تعریف و جاری‌سازی فرآیند توسعه محصول در هر شرکت‌ متناسب با شرایط کسب‌وکار آن شرکت اهمیت فراوان می‌یابد.

فرآیند توسعه محصول مشخص می‌کند که یک پروژه توسعه‌ای در طول مسیر باید از کدام درگاه‌های کنترلی بگذرد. اگر مراحل و درگاه‌ها به درستی انتخاب شده باشند، پیروی از خود فرآیند توسعه محصول، روش خوبی برای اطمینان یافتن از کیفیت محصول نهایی است.

بریم بخونیم : تولید محتوا برای تدریس چگونه است ؟

فرآیند توسعه محصول ابزار ترازیابی خوبی برای ارزیابی عملکرد توسعه‌ای یک شرکت است. با مقایسه رویدادهای واقعی با فرآیند از قبل طرح‌ریزی شده، مدیریت شرکت می‌تواند حوزه‌های مشکل‌زا در فرآیند توسعه محصول را شناسایی کند. از سوی دیگر، اعمال مدیریت مرحله‌درگاهی بر این فرآیند و مستندسازی دقیق دستاوردهای هر مرحله و تصمیمات هر درگاه، به تدریج بر قابلیت‌ها و شایستگی‌های مدیریتی شرکت خواهد افزود که دیگر بخش‌های سازمان هم از سرریز منافع آن بهره‌مند خواهد شد.

بنابراین، فرآیند توسعه محصول به شرکت‌ها امکان می‌دهد که فرصت‌های بهبود را به خوبی شناسایی کنند و برای بهره‌گیری از این فرصت‌ها اقدام کنند.فرآیند توسعه محصول دارای مراحل و زمان‌بندی مشخص است. همین زمان‌بندی‌ها به برنامه‌ریزی پروژه‌های توسعه‌ای بسیار کمک می‌کنند. بی‌شک هر چه تجربه شرکت‌ها در توسعه محصول جدید افزایش یابد، مراحل و زمان‌بندی فرآیند توسعه محصول برای آن شرکت دقیق‌تر خواهد شد و به همان نسبت، امکان برنامه‌ریزی دقیق‌تر توسعه محصول فراهم خواهد آمد.

اصلاح فضای کسب و کار و بهبود شاخص‌های سنجش آن در عرصه جهانی نه تنها گامی مثبت و اساسی در جهت تقویت جنبه مشارکت بخش خصوصی در عرصه اقتصاد، ارتقای سطح اشتغال و تولید در کشور محسوب می‌شود، بلکه به طور قطع شرایط را برای جذب سرمایه گذاران خارجی و تسهیل جریان فناوری به داخل کشور و فرآیندهای تجاری سازی ایده، محصول و خدمات جدید فراهم می‌آورد. آشنایی با محیط کسب و کار و نیز آشنایی با عوامل پیش برنده و بازدارنده زیر ساختی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در توسعه کارآفرینی و کسب و کار نیز مهم است. محیط مناسب به بستری برای رشد و پرورش کارآفرینان و فعالیت‌های کارآفرینی تبدیل خواهد شد.

در واقع هر چیزی روی فعالیت‌های کسب و کار تاثیر ­گذار است، اما جزئی از آن واحد نیست را فضای کسب و کار گویند. از این رو می‌توان گفت اساسی‌­ترین نقش یک کارآفرین درک فضای اقتصادی محیطی است که قصد شروع یک فعالیت در آن را دارد. لذا بررسی و شناخت راهکارهای رفع یا تضعیف اثر این موانع درکشور، بخشی از هدف اصلی است. از سوی دیگر، بخشی از جامعه کسب وکار ایران در آینده‌ای نزدیک، می­‌بایست با محیط کسب وکار و نحوه نظارت و اثر بر آن آشنا باشند تا مسیر موفقیت کسب وکار آنان بطور دقیق تری مورد برنامه‌ریزی قرار گیرد.

چرا شرکت ها نیاز به توسعه محصول دارند؟ : شرکت‌ها ابتدا باید بازار هدف را شناسایی کنند سپس به سراغ بخش بازار و مشتریان بروند. پس از آن شرکت‌ها به دنبال توسعه محصولات می‌روند که ممکن است به اصلاح یا ساخت یک محصول بیانجامد. پیشنهادات برای خرید یک محصول هر ساله افزایش می‌یابد، زیرا مصرف‌کنندگان به دنبال انواع بیشتری از محصولات هستند. شرکت‌هایی که قادر به تولید محصولات جدید نیستند، از رقابت خارج می‌شوند و از عواقب آن رنج می‌برند. شرکت‌ها نه تنها از سوی رقبا، بلکه نیازهای مصرف‌کننده، فناوری و چرخه عمر محصولات با خطراتی مواجه هستند. توسعه محصولات جدید چالش‌هایی را به همراه دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که ۹۵ درصد از محصولات جدید در ایالات‌متحده شکست می‌خورند و در اروپا نرخ شکست ۹۰ درصد است.

بریم بخونیم : نوآوری Innovation چیست؟

توسعه محصولات جدید یک مفهوم ساده است. بالطبع این نیاز مشتریان است که یک محصول را از محصول دیگر متمایز می کند. ازین رو برای موفقیت در بازار، جذب منابع و البته تشخیص فرصت در زمان مناسب، نیاز به توسعه محصول در بازار است. اما توجه به این نکته بسیار مهم است که به دلیل خطر بالای شکست در اجرای محصولات جدید، باید توسعه محصولات قبلی هم در اولویت قرار بگیرد.

توسعه محصولات جدید خون حیاتی شرکت ها است. محصولات جدید می توانند یک محصول فیزیکی ملموس مانند خودرو، تلفن های هوشمند یا دستگاه قهوه ساز باشند یا خدماتی مانند نرم افزار فناوری اطلاعات، فرآیند تولید جدید یا یک مفهوم بازاریابی جدید. اولین و مهمترین دلیل مهم برای هر محصول جدید، ارائه ارزش جدید به مشتری است. بدون این، هیچ دلیل دیگری برای سرمایه گذاری آنها برای محصولات یا خدمات جدید وجود ندارد. با این حال، اگر محصولات یا خدمات جدید ارزشهای استثنایی ارائه دهند، مشتریان به آن پایبند خواهند بود.

بعلاوه تغییر در بازار، تغییر در فناوری، افزایش رقابت، تنوع ریسک، شهرت و حسن نیت، استفاده از ظرفیت مازاد و نیاز به رشد از دیگر دلایل اصلی برای توسعه محصولات جدید است.در این بین موارد خاصی هم وجود دارد که محصولات جدید جامعه را فراتر از رضایت مصرف کننده بهبود می بخشد. مثلا داروهای جدید ابتکاری برای درمان بیماریهای ناتوان کننده یا وسایل ایمنی خودرو است که سالانه جان صدها نفر را نجات می دهد. شاید هیچ یک از این موارد رضایت سریع مصرف کننده را به همراه نداشته باشند، اما زندگی را نجات می دهند و به تبع آن جامعه را بهبود می بخشند.

برای حمایت از توسعه محصول جدید بکارگیری راهبرد سازمانی مفید است. شرکت‌های شاخص باید مقداری از منابع مالی خود را به تحقیق و توسعه اختصاص دهند. دیگران به کارمندان خود امکان اختصاص مقدار مشخصی از زمان را در توسعه محصول جدید می‌دهند. سپس، شرکت‌ها باید روند توسعه را سازماندهی کنند. این امر می‌تواند توسط مدیران با تجربه در توسعه محصول و یا توسط تیمی از بخش‌های مختلف شرکت دارای توانایی توسعه محصولات، انجام شود.

فرایند توسعه محصول جدید

شامل فعالیت‌ها و تصمیماتی است که از مرحله ایجاد ایده تا ورود محصول به بازار را در بر می‌گیرد. برای اغلب شرکتهایی که می‌خواهند نوآور باشند و عموماً در زمینهٔ توسعه محصول جدید فعالیت می‌کنند، نقطه شروع، ایجاد یک فرایند توسعه محصول جدید یا بازنگری در آن می‌باشد. تا به حال مدل‌های متفاوتی برای فرایند توسعه محصول جدیدارائه شده‌است. مدل‌های معرفی شده، شناسایی مشکلات در هر مرحله را ممکن می‌سازد.

انگیزه اصلی محققان در ارائه رویکردها و مدل‌های متفاوت عمدتاً بهبود مواردی مانند کنترل زمان، هزینه، کیفیت، عملکرد و در کل بهبود خروجی محصول جدید برای کسب و بهره‌گیری از فرصتهای پیش رو می‌باشد. یکی از مهمترین چهارچوب‌های ارائه شده در ارتباط با فعالیت‌های توسعه محصول جدید توسط بوزآلن و همیلتون(۱۹۸۲) ارائه شده‌است که شامل ۷ مرحله استراتژی، تولیدایده، غربالگری ایده، تحلیل کسب و کار، توسعه، آزمون و تجاری‌سازی می‌باشد.

بریم بخونیم : پرسونا چیست؟

توسعه محصول فرایندی است که در آن محصول یا خدمتی جدید به بازار عرضه می‌شود. موفقیت این فرایند را می‌توان با تعریف شاخص‌هایی که نشان دهنده میزان این موفقیت یا عدم موفقیت است، اندازه‌گیری کرد. اصطلاح توسعه محصولات جدید، هم در مورد محصولاتی که به‌طور کلی در دنیا جدید هستند و هم در مورد اعمال حداقل بهبود و تغییر در محصولات موجود به کار می‌رود. امروزه عمر بازار محصولات در حال کاهش است و پیش‌بینی می‌شود که نرخ توسعه محصولات در هر پنج سال دو برابر شود. در نتیجه، محصولات جدیدی که نیازها و خواسته‌های مشتریان را برآورده سازند و از آن فراتر روند، عاملی کلیدی در حفظ و بهبود مزیت رقابتی به‌شمار می روند.

امروزه، شرکت‌ها روند مرحله‌ای را برای توسعه محصول دنبال می‌کنند.

۱. مرحله اول تولید ایده است به دنبال جستجو برای محصولات جدید است. شرکت‌ها توجه ویژه‌ای به نیازها و تقاضاهای مشتری در تصمیم‌گیری در مورد محصول جدید دارند. تولید ایده می‌تواند با مطالعه محصولات رقیب انجام شود. شرکت‌ها سعی می‌کنند که یاد بگیرند که چرا محصول رقیب مورد پسند مصرف‌کننده واقع می‌شود و یا مشتریان بیشتری متقاضی آن محصول هستند. همچنین شرکت‌ها برای تولید ایده به مدیریت برتر نگاه می‌کنند. به عنوان مثال، استیو جابز در شرکت اپل به طور فعال در تولید ایده شرکت می‌کرد. گروه‌های تحقیقاتی شامل دانشمندان، دارنده‌های ثبت اختراعات، کالج‌ها و دانشگاه‌ها نیز به عنوان اساسی برای تولید ایده خدمت می‌کنند.

۲. مرحله دوم غربالگری ایده است. همه ایده‌های جدید پیشنهادشده را نمی‌توان به محصولات تبدیل کرد. شرکت‌ها ایده‌ها را به سه دسته ایده متقاعد‌کننده، ایده‌های حاشیه‌ای و رد‌شونده تقسیم‌بندی می‌کنند. ایده‌های متقاعد‌کننده توسط کمیته غربالگری برای مرحله بعدی آماده می‌شوند. یکی از خطاهای رایج، تشویق به یک ایده تجاری غیرقابل‌اعتماد است. بنابراین، در طول فرآیند غربالگری، احتیاط‌های اضافی ضروری است.

۳. مرحله سوم، زمانی آغاز می‌شود که ایده‌ها به سوی فرآیند توسعه حرکت می‌کنند. در اینجا، ایده محصول به چندین مفهوم محصول تبدیل شده است. از چندین مفهوم محصول، آن موردی که مناسب به نظر می‌رسد، در برابر رقبا قرار می‌گیرد تا استراتژی بازاریابی و موقعیت‌بندی نهایی شود. مفهوم محصول به یک گروه متمرکز از مشتری به صورت نمونه اولیه معرفی می‌شود تا واکنش آنها بررسی شود.

۴. مرحله چهارم شامل ایجاد استراتژی بازاریابی برای محصول جدید است. استراتژی بازاریابی شامل ارزیابی اندازه بازار، تقاضای محصول، پتانسیل رشد، تخمین سود در چند سال اول است. استراتژی بازاریابی بیشتر با راه‌اندازی محصول، انتخاب کانال توزیع و الزامات بودجه برای سال اول، سرو کار دارد.

۵. مرحله پنجم شامل توسعه مدل تجاری حول محصول جدید است. مدل‌های تجاری با برآورد فروش، تعداد دفعات خرید و ماهیت تجارت آغاز می‌شود. برآورد بعدی هزینه شامل تولید و توزیع محصول جدید است. در این مبنا، برآوردهای سود بدست می‌آیند.

بریم بخونیم : نقشه سفر مشتری چیست ؟

۶. مرحله ششم شامل تولید واقعی محصول جدید می‌شود. در اینجا از نمونه اولیه تا محصولات نهایی تولید می‌شود. تصمیمات از نقطه نظر عملی گرفته می‌شود که آیا ادامه تولید از لحاط فنی و تجاری امکان‌پذیر است یا خیر. اگر تجزیه‌و‌تحلیل نشان‌دهنده عدم تناسب هزینه و برآورد باشد، پروژه می‌شود.

۷. مرحله هفتم شامل آزمایش بازار محصول جدید است. محصول جدید با نام تجاری، بسته‌بندی و قیمت برای جذب فضا در ذهن مصرف‌کننده آماده است.

۸. مرحله هشتم شامل ارائه محصول در بازار هدف است که توسط برنامه بازاریابی و استراتژی مناسب انجام می‌شود. این مرحله فاز تجاری‌سازی نامیده می‌شود.

معرفی محصول جدید لازمه بقای هر شرکت است. شرکت‌هایی که با نرخ بسیار کم شکست مواجه هستند باید از یک فرایند علمی برای تولید پیشنهادات جدید بازار استفاده کنند.

به نظر می رسد که شرکت‌ها نه تنها از سوی رقبا، بلکه از ناحیه نیازهای مصرف‌کننده، فناوری و چرخه عمر محصولات با خطراتی مواجه هستند. بر این اساس می توان دلایل زیر را برای توسعه محصول بیان کرد.
۱- افزایش سود
اولین و مهم ترین دلیل توسعه محصول افزایش سودآوری بنگاه است. توسعه محصول می تواند در واکنش به تغییرات قیمت و شوک های تقاضا اتفاق بیفتد و سودآوری بنگاه را افزایش دهد.
۲- بالابردن توان رقابتی
شرکت ها برای آنکه بتوانند در بازار بمانند و با دیگران رقابت کنند نیاز به توسعه محصول دارند.
۳-افزایش تولید
توسعه محصول با افزایش تولید می تواند منجر به کاهش هزینه ها و رقابتی تر شدن فعالیت بنگاه و افزایش سودآوری آن گردد.
۴-افزایش مقیاس پذیری
یکی از مهم ترین گام ها در فرایند توسعه محصول افزایش مقیاس پذیری است. طراحان و برنامه ریزان هر شرکت برای افزایش مقیاس پذیری آن برنامه ریزی می کنند. توسعه محصول کمک زیادی به مقیاس پذیری خواهد کرد.
۵- کاهش هزینه ها
توسعه و افزایش سطح تولید در کنار بالابردن سطح بازدهی نسبت به مقیاس امکان کاهش هزینه ها را فراهم می آورد. کاهش هزینه ها امکان رقابت و ماندگاری در بازار را فراهم می آورد.
۶- افزایش مشتریان و پاسخگویی به نیاز بازار
توسعه محصول می تواند در پاسخ به افزایش تقاضا شکل بگیرد و یا اینکه برای بالاتر بردن تقاضا اقدام به توسعه محصول نماییم. به عبارت دیگر هر دو می تواند عامل دیگری باشد.

اگر چه در مقاله چرا شرکت ها نیاز به توسعه محصول دارند؟ و نیاز به توسعه محصول مجال بیان شیوه تعریف فرآیند توسعه محصول در شرکت‌ها نیست، اما جا دارد بر اهمیت تعریف رسمی فرآیند توسعه محصول در شرکت‌ها تاکید کنم. از جمله مزایای تعریف دقیق و رسمی این فرآیند می‌توانم به موارد زیر اشاره کنم:

۱ – تضمین کیفیت:
فرآیند توسعه محصول مشخص می‌کند که یک پروژه توسعه‌ای در طول مسیر باید از کدام درگاه‌های کنترلی بگذرد. اگر مراحل و درگاه‌ها به درستی انتخاب شده باشند، پیروی از خود فرآیند توسعه محصول، روش خوبی برای اطمینان یافتن از کیفیت محصول نهایی است. بنابراین در غیاب یک فرآیند رسمی با درگاه‌های مشخص کنترلی، احتمال بروز مشکلات کیفی در طی فرآیند و دوباره و چندباره کاری‌ها افزایش می‌یابد.

بریم بخونیم : بازار هدف  Target Market چیست؟

بدتر این که امکان ریشه‌یابی و تحلیل دلایل این مشکلات وجود نخواهد داشت. این مشکلات هم به نوبه خود بر خطر شکست، زمان‌بری و هزینه‌های تمام‌شده محصول نهایی می‌افزاید. این موارد هم از مهم‌ترین دلایل شکست محصول جدید در بازار به شما می‌روند. باید توجه داشت که یکی دو تجربه شکست در توسعه محصول جدید کافیست تا برخی شرکت‌های تازه‌کار در توسعه محصول مستقل به همان مسیر تولید یا واردات محصولات خارجی بازگردند.

۲ – هماهنگی بیشتر:
یکی از دلایل پیچیدگی فرآیند توسعه محصول، فراوظیفه‌ای و فرابخشی بودن آن است. تقریباً تمامی بخش‌های سازمان (از فروش و بازاریابی گرفته تا طراحی و مهندسی، از تدارکات گرفته تا خدمات پس از فروش، از تولید گرفته تا پژوهش و توسعه) در آن نقش فعال بازی می‌کنند.

فرآیند توسعه محصول اگر به خوبی طراحی شود می‌تواند نقش یک سند راهنما در مورد وظیفه هر کدام از بازیگران و ذی‌نفعان توسعه محصول از بخش‌های مختلف درون و برون سازمانی را بازی کند. این سند برای اعضای تیم توسعه مشخص می‌کند که کمک هر یک از آنها چه زمانی مورد نیاز است و باید اطلاعات خود را با چه کسانی در میان گذاشته یا تبادل کنند. وجود چنین سند راهنمایی می‌تواند از بروز بسیاری از تعارضات و مشکلات بعدی جلوگیری کرده و شانس موفقیت در توسعه محصول جدید را افزایش دهد.

۳ – برنامه‌ریزی بهتر:
فرآیند توسعه محصول دارای مراحل و زمان‌بندی مشخص است. همین زمان‌بندی‌ها به برنامه‌ریزی پروژه‌های توسعه‌ای بسیار کمک می‌کنند. بی‌شک هر چه تجربه شرکت‌ها در توسعه محصول جدید افزایش یابد، مراحل و زمان‌بندی فرآیند توسعه محصول برای آن شرکت دقیق‌تر خواهد شد و به همان نسبت، امکان برنامه‌ریزی دقیق‌تر توسعه محصول فراهم خواهد آمد.

۴ – مدیریت بهتر:
فرآیند توسعه محصول ابزار ترازیابی خوبی برای ارزیابی عملکرد توسعه‌ای یک شرکت است. با مقایسه رویدادهای واقعی با فرآیند از قبل طرح‌ریزی شده، مدیریت شرکت می‌تواند حوزه‌های مشکل‌زا در فرآیند توسعه محصول را شناسایی کند.

از سوی دیگر، اعمال مدیریت مرحله-درگاهی بر این فرآیند و مستندسازی دقیق دستاوردهای هر مرحله و تصمیمات هر درگاه، به تدریج بر قابلیت‌ها و شایستگی‌های مدیریتی شرکت خواهد افزود که دیگر بخش‌های سازمان هم از سرریز منافع آن بهره‌مند خواهد شد. بنابراین، مستندسازی دقیق فرآیند توسعه محصول به شرکت‌ها امکان می‌دهد که فرصت‌های بهبود را به خوبی شناسایی کنند و برای بهره‌گیری از این فرصت‌ها اقدام کنند.

نوآوری در چرا شرکت ها نیاز به توسعه محصول دارند؟

امروزه نوآوری در محیط کسب و کار حاضر برای سازمان‌ها الزامی است و نقش مهمی را ایفا می‌­نماید. اکثر سازمان‌ها در جستجوی خلق ایده‌های جدید هستند تا از دانش برای عرضه تولیدات و خدمات جدید برای مشتریان و ذی‌نفعان بهره ببرند و از این طریق زیرساخت‌های لازم را برای نوآوری ایجاد کنند. افزایش اهمیت نوآوری به دلیل جهانی شدن بازارها و فشار رقابت به شرکت‌ها می‌باشد. این واقعیت‌ها شرکت‌ها را بر می‌انگیزد که به عنوان یک الزام، تمرکز خود را بر نوآوری افزایش دهند.

بریم بخونیم : کارشناس تولید محتوا کیست ؟

محیط کسب و کار از ارکان مهم اقتصادی هر کشور به شمار آمده و در رشد اقتصادی آن نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند. عوامل نوآوری در محیط کسب و کار مدت‌هاست که برای محققان جالب توجه بوده اما هنوز در زمینه شناسایی و توصیف این عوامل و تأثیر آن در موفقیت نوآوری نتیجه‌گیری دقیقی ارائه نشده است. توصیف موفق بودن یک نوآوری کار پیچیده‌ای است زیرا تعیین مرز دقیق بین شکست و موفقیت امکان پذیر نیست. با این وجود می‌توان با شناسایی عوامل موفقیت نوآوری در محیط کسب وکار، به این اهداف دست یافت.

سازمانی که کسب و کارش بتواند در این جهت حرکت کند در میان رقیبانش در وضعیت مطلوبی قرار خواهد داشت. یکی از مهمترین عوامل تقویت و گسترش فرهنگ نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی وجود ساختار و تشکیلات مناسب سازمانی است. یک کسب و کار، شرکت یا سازمان کارآفرین تلاش‌های نوآورانه را برای رشد، بهبود و ارائه محصولات و خدمات جدید خود انجام می‌دهد. ماهیت خلاقیت و نوآوری بر ناشناخته‌ها استوار است و حتما با خود ریسکی به همراه دارد که ممکن است گاه نتیجه‌ای رضایت‌بخش نداشته باشد.

لازمه به وجود آمدن ایده‌های تازه داشتن استقلال عمل و رای بوده که در این راه مدیر نقش مهم مشوق را می‌تواند داشته باشد. برای داشتن کسب و کاری خلاق و نوآور نیازمند ساختاری مناسب با اهداف آن کسب و کار است. اگر ساختار کسب و کار خود را در دو دسته ماشینی و ارگانیک در نظر بگیرید خلاقیت و نوآوری در بخش ارگانیک آن قرار می‌گیرد. زیرا این بخش به سرعت با شرایط متحول محیطی هماهنگ شده و امکان انعطاف و آزادی در عمل را برای کارمندان خود به وجود می‌آورد. همین امر زمینه‌ای مناسب برای به وجود آمدن خلاقیت و نوآوری در توسعه کسب و کار می‌شود.

خدمات توسعه محصول به نفع مشتری و شرکت

ارزش برای مشتریان
اولین و اصلی ترین دلیل برای توسعه محصول جدید ، ارائه ارزش به مشتریان است. بدون این ، هیچ دلیلی وجود ندارد که پول خود را برای دستگاه های جدید تعیین کنید. با این حال ، اگر محصول یا خدمات ارزش زیادی ارائه دهد ، مشتریان احساس می کنند که سعی می کنند آن را امتحان کنند. تقاضای روزافزون مشتریان برای نوآوری و فناوری های جدید باعث رشد شرکت ها می شود.

بهبود جامعه
موارد زیادی وجود دارد که محصولات جدید به پیشرفت جامعه در هر سطحی کمک می کند. ثابت شده است که ویژگی ها یا فناوری جدید برای جامعه مفید است. همچنین با نیاز به شیوه توسعه محصول جدید ، شرکتها منابع جدیدی را استخدام می کنند که از نظر اشتغال و درآمد به جامعه کمک می کند.

اهمیت توسعه محصول در چرا شرکت ها نیاز به توسعه محصول دارند؟

رشد شرکت
خدمات یا محصولات جدید خطوط زندگی هر شرکتی هستند. محصولات و خدمات جدید توسط همه شرکت های بزرگ برای رشد و بهبود تجارت ایجاد می شوند. محصولات جدید با ارائه ارزش جدید به مشتریان و ایجاد درآمد اضافی به پایداری شرکت کمک می کند. بسیاری از محصولات جدید در طی سالیان گذشته در مرحله پیشرفت تدریجی هستند و برخی ویژگی های جدید در آن گنجانده شده است.

بریم بخونیم : برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی چیست ؟

ضرورت و اهمیت توسعه محصولات جدید

با توجه به تغییر ذائقه و سلیقه مصرف کنندگان و همچنین تحولاتی که در شرایط رقابت و تکنولوژیک پیش می‌آید، یک شرکت نمی‌تواند و نباید منحصراً به کالاهای تولیدی فعلی خود متکی باشد. مشتریان خواهان کالاهای جدید و کالاهای پیشرفته تر هستند و این همان چیزی است که رقبا مترصد آن هستند. محصولات جدید از ضروریات شرکت‌های امروزی به شمار می‌روند. توسعه محصول جدید، بخش مهمی ازهر تجارت است و فرصت‌های رشد و مزیت رقابتی را برای شرکت‌ها فراهم می‌کند. متغیر بودن قوانین رقابتی در دنیای کسب و کار، فرآیند ارائه محصول جدید به بازار را با اهمیت خاصی جلوه داده است.

اکثر سازمان‌ها امروزه بیش از هر زمان دیگری دریافته‌اند که صرفاً تکیه و اعتماد به اهرم‌­های رقابتی سنتی مثلِ افزایش کیفیت، کاهش هزینه و تمایز در ارائه محصولات و خدمات کافی نیست و درعوض مفاهیمی مثل سرعت و انعطاف‌پذیری در رقابت نمود قابل توجهی پیدا کرده‌اند و گرایش به سمت ارائه محصولات و خدمات جدید به بازار، خود دلیل موجه این تغییر نگرش است. طی بررسی که در سال ۱۹۹۱ در مورد ۷۷۷ شرکت آمریکایی صورت پذیرفته است، نتایج حاکی از آن است که حدود یک سوم از سود این سازمان‌ها به واسطه محصولات جدیدی بوده است که عرضه کرده‌اند و این آمار در حالی است که این بررسی در سال ۱۹۷۷، مقدار یک پنجم را نشان داده بود .

توسعه محصولات جدید به ما کمک خواهد کرد موقعیت رقابتی و انحصاری خود را حفظ کنیم، به استفاده بهتر ما از منابع کمک می­‌کند و ظرفیت تولید و سود شرکت را افزایش خواهد داد. این فرآیند به ما کمک خواهد کرد تا از منسوخ شدن و از رده خارج شدن محصولات خود جلوگیری کنیم. بنابراین ارائه محصولات جدید برای حفظ سود مورد انتظار، برای شرکت‌ها ضروری است. با توجه به اهمیت و جایگاه توسعه محصولات جدید در سازمان و نیز کاربردی بودن آن و از همه مهمتر اعتقاد و توجه مدیران به افزایش استفاده از این رویکرد، ضرورت چنین مبحثی احساس می‌شود.

مشخص است که توسعه محصولات جدید به عنوان ابزار توسعه دانش جدید نتایجی را به سیستم تولید سازمان‌ها نیز تزریق می‌نماید و همچنین منابع سازمان‌ها را در جهت کارآمدی این ابزار برای افزایش بهره‌وری مجاب می‌نماید تا از طریق بررسی‌های دقیق، از آزمون وخطاهای بی مورد جلوگیری شود و منابع مالی صرف هزینه‌های بی مورد نگردد و سبب اتلاف وقت و هدر دادن نیروی انسانی و سایر منابع نشود.

چرا شرکت ها نیاز به توسعه محصول دارند؟

فرآیند توسعه محصول جدید

فرآیند توسعه محصول جدید از چند دیدگاه در ذیل بیان شده است:

بریم بخونیم : بخش بندی بازار چیست ؟

۱- فرآیند توسعه محصول جدید از دیدگاه ناسا (۱۹۶۷)

فازاول: آنالیز اولیه – فاز دوم: تعریف – فاز سوم: طراحی – فاز چهارم: عملیات

۲- فرآیند توسعه محصول جدید از دیدگاه بوز آلن همیلتون (۱۹۹۲)

الف) توسعه استراتژی توسعه محصول جدید – ب) تولید ایده  – ج) بازنگری و ارزیابی – د) آنالیز کسب و کار – ه) توسعه – و) آزمایش – ی)تجاری سازی

۳- فرآیند توسعه محصول جدید از دیدگاه کوپر (۱۹۹۶)

کوپر ارائه کننده ۱۳ مرحله در یک مدل می‌باشد که در نتیجه جداسازی فعالیت‌هایی نظیر تحقیقات بازار و آنالیز کسب و کار بوده و ازسوی دیگر در یک مدل، کوپر با ترکیبی از مراحل مذکور به ساختار سه مرحله­‌ای دست یافته است.

الف) فعالیت‌های توسعه ابتدایی ب) توسعه محصول و آزمایش ج) تجاری سازی

در شکل شماره ۱ فرآیند جامع توسعه محصول جدید بصورت شماتیک نشان داده شده است.

نقش نوآوری در توسعه محصولات جدید

بالابودن سطوح آشفتگی‌های محیطی و تغییرات، سازمان‌ها را به استفاده بیشتر از خلاقیت و نوآوری در فرآیندهای توسعه محصول ترغیب کرده است. در مفهوم نوآوری بسیار مهم است که به بررسی از جهت ترکیب نوآوری‌های رادیکال و تدریجی بپردازیم. اغلب سازمان‌ها بر نوآوری‌های تدریجی تاکید دارند که درنتیجه آینده سازمان را به مخاطره می‌اندازند. بسیاری از شرکت‌ها نیز با نوآوری‌های اساسی شروع می‌کنند که در طول زمان فرسوده می‌گردند. شکل شماره ۲ نشان دهنده فرآیند نوآوری و جایگاه توسعه محصولات جدید در آن است.

علاوه بر موارد مطرح شده در جلسه اول و نظرات ارسال شده توسط دوستان، با اجازه استاد عزیز بنده میخواستم به این سوال از طریق پنج نیروی رقابتی مطرح شده توسط پورتر هم نگاه کنم:
همانگونه که مستحضرید پورتر برای تحلیل یک صنعت، پنج نیرو را مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهد. او معتقد است که تعامل این نیروها و تأثیر آن‌ها بر یکدیگر است که متوسط حاشیه‌ی سود در یک صنعت را مشخص می‌کند.
۱. دیوارهای ورود (یا اصطلاحاً: میزان تهدید تازه‌واردها)
۲. قدرت چانه زنی تأمین کنندگان
۳. قدرت چانه زنی مشتریان
۴. رقابت میان فعالان فعلی صنعت
۵. تهدید کالاها و خدمات جایگزین
چون در نهایت، هر کسب و کار یا صنعتی، باید سود سهامداران خود را پرداخت کند و اگر حاشیه‌ی سود پایین باشد، سرمایه‌گذاران به سمت بازارهای دیگر سوق پیدا می‌کنند.
به نظر می رسد برای دستیابی به متوسط حاشیه سود (Profit Margin) که لازمه ی بقای یک کسب و کار هست ناگزیر به پاسخگویی مناسب به پنج عامل فوق الذکر براساس یک تفکر استراتژیک و در نهایت اتخاذ تدابیر مناسب در مورد توسعه محصول در شرکت هستیم.

از آنجایی که محیط پیرامونِ ما مدام در حال تغییر است و بیشترِ عواملی که بر روی کسب و کارِ ما تاثیر گذارند از محیط بیرون به ما تحمیل می شود، هر کسب و کار برای بقا و دوامِ خود، نیاز است همزمان با تغییراتِ محیط (تغییرات تکنولوژی، تغییرات نیازها و دیدگاه های مشتریان و مخاطبین، عملکرد تازه واردین و رقبا و …) برنامه هایی به منظور توسعه محصولات خود در گذر زمان داشته باشند. چرا که نپرداختن به امر توسعه محصول در سازمان ها گاهاً باعث از بین رفتن و پایان کسب و کار خواهد شد.
برای هر محصول، نموداری بعنوان ” چرخه عمر محصول” از بدو تولد و آغاز کسب و کار ترسیم می کنند که این نمودار خود مشخص می کند که در کجای چرخه عمر محصول می بایست چه برنامه ریزی در خصوص محصول و خدمات بازاریابی، تبلیغات، فروش و برندسازی آن داشته باشیم.

بریم بخونیم : مدل ذهنی کارآفرینان چیست ؟

همچنین مشخص خواهد کرد که در کجای عمرِ محصولاتِ فعلیِ سازمان، نیاز است کالا و یا خدمتی تازه به سبد محصولات اضافه نمود و یا محصول فعلی را بهبود بخشید. این نمودار شامل ۴ مرحله معرفی، رشد، بلوغ و افول می باشد و که معمولاً پیشنهاد می شود در زمانی که محصولی به مرحله بلوغِ خود رسید، بهترین زمان برای اضافه کردن محصولات جدید و یا بهبود سبد کالای فعلی است.
البته در زمانه ای هستیم که رشد و پیشرفت تکنولوژی و تاثیراتِ آن بر روی سبک زندگی و سطح انتظارات انسان ها، همچنین سهولتِ ورود به بازار برای تازه واردینی که می توانند نیازهای جدید را خلق و کشف نمایند، باعث شده نیازهای مخاطبین و مشتریان بسیار سریعتر از قبل تغییر یابد و الزام توجه به توسعه محصول، بیش از پیش نمایان می گردد.

شرکت‌های دانش بنیان

دانش بنیان یک اصطلاح کاربردی پیرامون یک مجوز یا گواهینامه است که توسط کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکت‌های دانش بنیان تحت نظر معاونت علمی ریاست جمهوری طی فرایند ارزیابی برای یک شرکت یا موسسه بر اساس محصولات و خدمات آن شرکت صادر می‌گردد. عبارت دانش بنیان در ترجمه انگلیسی به صورت Knowledge based معنی می‌شود و از این رو به موسسات و شرکت‌های دانش بنیان Knowledge-based Companies  و به محصولات این موسسات و شرکت‌های دانش بنیان Knowledge-Based Products گفته می‌شود.

پایه و اساس شرکت‌های دانش بنیان و محصولات و خدمات آنها بر اساس بررسی و شناخت شرکت‌های انتقال تکنولوژی و همچنین بررسی اسناد سازمان ملل و اسناد کشوری در حوزه تجارت و سرمایه و تولید پایه ریزی شده است. به موجب آیین نامه تشخیص شرکت‌ها و موسسات دانش بنیان، شرکت‌های دانش بنیان، موسسات خصوصی یا تعاونی هستند که به منظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و در نهایت تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوری‌های برتر و با ارزش افزوده فراوان (به ویژه در تولید نرم‌افزارهای مربوط ) تشکیل می‌شود.

طبق آیین نامه مصوب، شرکت‌های دانش بنیان، اهدافی نظیر، ترغیب هیئت علمی دانشگاه‌ها و واحدهای ‌پژوهشی برای فعالیت‌های بیشتر در رفع نیاز جامعه و امکان افزایش درآمد اعضای هیئت علمی، تجاری سازی یافته‌های  ‌پژوهشی، افزایش درآمدهای اختصاصی دانشگاه‌ها و واحدهای ‌پژوهشی موضوع کلی فعالیت دانش بنیان را دنبال می‌کنند.

امروزه رقابت در سطح جهانی بصورت گسترده‌ای تمام شاخه‌های تولید محصول از مرحله طراحی تا ورود به بازار مصرف را در بر گرفته است. این رقابت مبتنی بر تقاضای ده‌ها هزار فعالیت کسب و کار و مشتمل بر محدوده وسیعی از فعالیت‌ها مثل تحقیقات بازار، توسعه محصول و فرآیند تولید و خدمات است. در چنین محیط پیچیده و رقابتی بکارگیری فرآیند توسعه محصول جدید به منظور پاسخ موفق به نیازهای شرکت‌ها در حوزه کسب و کار جهانی لازم است.

بریم بخونیم : استراتژی مدل کسب و کار چیست ؟

درجهان اقتصادی امروزه بیشتر شرکت‌ها در جستجو برای یافتن عوامل ایجاد مزیت رقابتی هستند. بدون شک توسعه محصول جدید مقدمه‌ای برای ورود به این مرحله می‌باشد، اغلب شرکت‌های پیشرو در سراسر جهان به این حقیقت کاملا واقف هستند که مهمترین عاملی که باعث توفیق و برتری آن‌ها در بازار رقابتی جهانی می‌گردد، داشتن قابلیت استمرار در طراحی وعرضه محصول جدید به بازار، سریع تر و موثرتر از سایر رقبا می‌باشد. توسعه محصول جدید و بهبود محصول موجود نقش خون برای ادامه حیات بسیاری از تولید‌کنندگان موفق را ایفا می‌نمایند.

توجه به ابعاد مختلف خواسته‌ها و نیازمندی‌های مشتریان، اصلی‌ترین عامل انگیزشی برای ارائه محصول یا خدمت جدید نزد سازمان‌هاست. فرآیند توسعه محصول جدید برای انواع مختلف سازمان‌های تولیدی/خدماتی اکنون مزیت رقابتی محسوب می‌شود. اگرچه شرکت‌ها با اشتیاق فراوان به سوی توسعه محصولات جدید می‌روند، اما اطمینان کاملی به موفقیت وجود ندارد و تحقیقات بسیاری نشان داده است که مهمترین عامل موفقیت یا شکست محصولات جدید مربوط به مدیریت این محصولات است، لذا مدیریت فرآیند توسعه محصول جدید نیز نیازمند بکارگیری رویکردهای جدید مدیریتی می‌باشد.

نوآوری ،R&D و تکنولوژی‌های جدید عوامل حیاتی در توسعه محصولات جدید هستند، همچنین یکپارچه‌سازی میان فرایندهای توسعه محصول جدید از یکسو و برقراری ارتباط مناسب بین مجموعه فرایندهای توسعه محصول جدید و دیگر فرایندهای جاری سازمانی از سوی دیگر، نکته مهم در موفقیت فرآیند توسعه محصولات جدید است. توجه کافی نسبت به تحلیل محیط رقابتی، انواع روندها شامل روند تکنولوژی در بازار، روند پیشرفت و توسعه رقبای موجود و … از مسائل دیگری است که هوشمندی سازمان را نسبت به فرصت‌های توسعه‌ای افزایش می‌دهد و به پیشرو بودن سازمان کمک خواهد کرد.

بسیاری از شرکت‌های تولیدی ایرانی بر پایه واردات یا بازرگانی محصولات خارجی شکل گرفته و می‌گیرند. با توجه به ریسک و پیچیدگی کمتر واردات و بازرگانی محصولات خارجی، این یک انتخاب طبیعی در محیط کسب‌وکار ایران به شمار می‌رود. اما برخی از این شرکت‌ها، به تدریج تولید محصولات در ایران بر پایه دانش، فناوری و ماشین‌آلات خارجی را به صرفه‌ می‌بینند و عملا وارد کارزار تولید می‌شوند. این تجربه باعث گشوده شدن جعبه سیاه تولید برای آنها و ریختن ترس‌ اولیه از تولید می‌شود.

برخی شرکت‌های ایرانی پا را از این فراتر می‌گذارند و تولید مستقل از شرکت‌های خارجی را تجربه می‌کنند. دو دلیل رایج برای این انتخاب، قطع رابطه با شرکت خارجی به دلیل تحریم‌های تجاری بین‌المللی و عدم پرداخت حق لیسانس به شرکت خارجی بوده است. البته این انتخاب همیشه صفر و یک نبوده است. یعنی برخی شرکت‌ها در کنار تولید تحت لیسانس یک شرکت خارجی، تولید مستقل محصول را هم می‌آزمایند.

بریم بخونیم : کارشناس تولید محتوا کیست ؟

اگر چه این محصولات مستقل، معمولا الگو گرفته از محصولات خارجی هستند، اما باعث پاگرفتن و رشد تدریجی توسعه محصول جدید در داخل این شرکت‌ها می‌شوند. با این وجود، تجربه نشان داده که فرآیند توسعه محصول جدید در بیشتر این شرکت‌ها با دقت و شفافیت کامل تعریف نشده و حتی برخی از آنها نمی‌توانند فرآیند توسعه محصول خود را به خوبی توصیف کنند. منظور من از فرآیند توسعه محصول، مجموعه گام‌ها و فعالیت‌ها برای خلق، طراحی و تجاری‌سازی یک محصول جدید است. معمولا فرآیند توسعه محصول شامل این مراحل است:

• برنامه‌ریزی• طراحی مفهومی• طراحی سیستمی• طراحی تفصیلی• ساخت نمونه اولیه• تست و رفع ایراد و تولید آزمایشی.

خروجی این فرآیند، محصولی است که به قصد فروش به بازار عرضه می‌شود. اما بیشتر گام‌های فرآیند توسعه محصول از جنس فکری و سازمانی هستند تا فیزیکی و این یکی از دلایل مستند و شفاف نبودن این فرآیند در برخی شرکت‌های ایرانی است. شرکت‌های تولیدی ایرانی معمولا در مدیریت فرآیندهای فیزیکی تولید، سابقه و عملکرد خوبی دارند. اما مدیریت فرآیندهای غیرفیزیکی (همچون فرآیند توسعه محصول جدید) به توانمندی‌ها و شایستگی‌های متفاوت و البته پیچیده‌تری نیاز دارد.

نیاز به توسعه محصول : معمولا نمی‌توان از فرآیند توسعه محصول شرکت‌های خارجی اطلاعاتی به دست آورد. شیوه مدیریت این فرآیند جزو بخش‌های محرمانه شرکت‌های خارجی تلقی می‌شود. حتی اگر شرکتی حاضر شود که اطلاعات فرآیند توسعه محصول خود را با یک شرکت ایرانی در میان بگذارد، باز هم مشکل حل نخواهد شد. زیرا این فرآیند به معنای واقعی قابل کپی‌برداری نیست. فرآیند توسعه محصول در هر سازمانی رنگ و بوی آن سازمان را به خود می‌گیرد و با دیگر سازمان‌ها تا حدودی متفاوت است. به همین علت، تکیه بر علم مدیریت نوآوری در تعریف و جاری‌سازی فرآیند توسعه محصول در هر شرکت‌ متناسب با شرایط کسب‌وکار آن شرکت اهمیت فراوان می‌یابد.

چرا شرکت ها نیاز به توسعه محصول دارند؟ : اگر چه در این نوشته مجال بیان شیوه تعریف فرآیند توسعه محصول در شرکت‌ها نیست، اما جا دارد بر اهمیت تعریف رسمی فرآیند توسعه محصول در شرکت‌ها تاکید کنم. از جمله مزایای تعریف دقیق و رسمی این فرآیند می‌توانم به موارد زیر اشاره کنم:

۱- تضمین کیفیت:

فرآیند توسعه محصول مشخص می‌کند که یک پروژه توسعه‌ای در طول مسیر باید از کدام درگاه‌های کنترلی بگذرد. اگر مراحل و درگاه‌ها به درستی انتخاب شده باشند، پیروی از خود فرآیند توسعه محصول، روش خوبی برای اطمینان یافتن از کیفیت محصول نهایی است، بنابراین در غیاب یک فرآیند رسمی با درگاه‌های مشخص کنترلی، احتمال بروز مشکلات کیفی طی فرآیند و دوباره و چندباره کاری‌ها افزایش ‌یابد.

بدتر اینکه امکان ریشه‌یابی و تحلیل دلایل این مشکلات وجود نخواهد داشت. این مشکلات هم به نوبه خود بر خطر شکست، زمانبری و هزینه‌های تمام‌شده محصول نهایی می‌افزاید. این موارد هم از مهم‌ترین دلایل شکست محصول جدید در بازار به شمار می‌روند. باید توجه داشت که یکی دو تجربه شکست در توسعه محصول جدید کافی است تا برخی شرکت‌های تازه‌کار در توسعه محصول مستقل به همان مسیر تولید یا واردات محصولات خارجی بازگردند.

بریم بخونیم : نوآوری Innovation چیست؟

۲- هماهنگی بیشتر:

یکی از دلایل پیچیدگی فرآیند توسعه محصول، فراوظیفه‌ای و فرابخشی بودن آن است. تقریبا تمامی بخش‌های سازمان (از فروش و بازاریابی گرفته تا طراحی و مهندسی، از تدارکات گرفته تا خدمات پس از فروش، از تولید گرفته تا پژوهش و توسعه) در آن نقش فعال بازی می‌کنند.

فرآیند توسعه محصول اگر به خوبی طراحی شود می‌تواند نقش یک سند راهنما در مورد وظیفه هرکدام از بازیگران و ذی‌نفعان توسعه محصول از بخش‌های مختلف درون و برون سازمانی را بازی کند. این سند برای اعضای تیم توسعه مشخص می‌کند که کمک هریک از آنها چه زمانی مورد نیاز است و باید اطلاعات خود را با چه کسانی در میان گذاشته یا تبادل کنند. وجود چنین سند راهنمایی می‌تواند از بروز بسیاری از تعارضات و مشکلات بعدی جلوگیری کرده و شانس موفقیت در توسعه محصول جدید را افزایش دهد.

۳- برنامه‌ریزی بهتر:

فرآیند توسعه محصول دارای مراحل و زمان‌بندی مشخص است. همین زمان‌بندی‌ها به برنامه‌ریزی پروژه‌های توسعه‌ای بسیار کمک می‌کند. بی‌شک هر چه تجربه شرکت‌ها در توسعه محصول جدید افزایش یابد، مراحل و زمان‌بندی فرآیند توسعه محصول برای آن شرکت دقیق‌تر خواهد شد و به همان نسبت، امکان برنامه‌ریزی دقیق‌تر توسعه محصول فراهم خواهد آمد.

۴- مدیریت بهتر:

فرآیند توسعه محصول ابزار ترازیابی خوبی برای ارزیابی عملکرد توسعه‌ای یک شرکت است. با مقایسه رویدادهای واقعی با فرآیند از قبل طرح‌ریزی شده، مدیریت شرکت می‌تواند حوزه‌های مشکل‌زا در فرآیند توسعه محصول را شناسایی کند.

از سوی دیگر، اعمال مدیریت مرحله-درگاهی بر این فرآیند و مستندسازی دقیق دستاوردهای هر مرحله و تصمیمات هر درگاه، به تدریج بر قابلیت‌ها و شایستگی‌های مدیریتی شرکت خواهد افزود که دیگر بخش‌های سازمان هم از سرریز منافع آن بهره‌مند خواهند شد. بنابراین، مستندسازی دقیق فرآیند توسعه محصول به شرکت‌ها امکان می‌دهد که فرصت‌های بهبود را به خوبی شناسایی کنند و برای بهره‌گیری از این فرصت‌ها اقدام کنند.

چرا شرکت ها نیاز به توسعه محصول دارند؟

معمولاً فرآیند توسعه محصول شامل این مراحل است: برنامه‌ریزی؛ طراحی مفهومی؛ طراحی سیستمی؛ طراحی تفصیلی؛ ساخت نمونه اولیه، تست و رفع ایراد و تولید آزمایشی. خروجی این فرآیند، محصولی است که به قصد فروش به بازار عرضه می‌شود.

اما بیشتر گام‌های فرآیند توسعه محصول از جنس فکری و سازمانی هستند تا فیزیکی و این یکی از دلایل مستند و شفاف نبودن این فرآیند در برخی شرکت‌های ایرانی است. شرکت‌های تولیدی ایرانی معمولاً در مدیریت فرآیندهای فیزیکی تولید، سابقه و عملکرد خوبی دارند. اما مدیریت فرآیندهای غیرفیزیکی (همچون فرآیند توسعه محصول جدید) به توانمندی‌ها و شایستگی‌های متفاوت و البته پیچیده‌تری نیاز دارد.

خلاصه چرا شرکت ها نیاز به توسعه محصول دارند؟

معمولاً نمی‌توان از فرآیند توسعه محصول شرکت‌های خارجی اطلاعاتی به دست آورد. شیوه مدیریت این فرآیند جزو بخش‌های محرمانه شرکت‌های خارجی تلقی می‌شود. حتی اگر شرکتی حاضر شود که اطلاعات فرآیند توسعه محصول خود را با یک شرکت ایرانی در میان بگذارد، باز هم مشکل حل نخواهد شد.

زیرا این فرآیند به معنای واقعی قابل کپی‌برداری نیست. فرآیند توسعه محصول در هر سازمانی رنگ و بوی آن سازمان را به خود می‌گیرد و با دیگر سازمان‌ها تا حدودی متفاوت است. به همین علت، تکیه بر علم مدیریت نوآوری در تعریف و جاری‌سازی فرآیند توسعه محصول در هر شرکت‌ متناسب با شرایط کسب‌وکار آن شرکت اهمیت فراوان می‌یابد.

آموزشبازاریابی،آموزشتجارتالکترونیک،آموزشفروشوبرندینگ،آموزشکارآفرینیاینترنتی،آموزشکسبوکار،آموزشکسبوکاراینترنتی

برچسب ها: بازاریابی برندسازی کارآفرینی کسب و کار کسب و کار اینترنتی

درباره داود ستوده راد

فریلنسر ، داود ستوده راد هستم که به صورت حرفه ای در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت می کنم. متخصص در طراحی و بهینه سازی سایت و مشاور در کسب و کار اینترنتی و استارت آپ ها هستم.

توسعه محصولکسب کارآکادمی راد
رسالت آکادمی راد ایجاد بستری آنلاین از آموزش تا بازارکار می باشد. https://academyrad.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید