ANIME PICK
ANIME PICK
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

ایده ی یهویی ...



( چی می شد اگر من یا شما اشتباهی به دنیای می رفتیم که کاراکتر های انیمه با هم زندگی می کنند ؟)

از خواب بیدار می شوم و می بینم که طبق معمول باکوگو با سر و صدا هایش دوباره همه رو بیدار کرده، او داشت سر گوجو داد می زد، و تازه جالب اینجا بود که گوجو به خودش نمی گفت کرم نریزم که باکوگو این بدبختا رو از خواب نپرونه !

میکاسا فاض ارن ارن برش داشته بود و داشت توی خواب ارن رو صدا می زد ? ارن بدبخت هم اون وسط مثل مرغ نشسته بود میکاسا را تماشا می کرد. لیوای هم که افتاده بود به جون آرمین.

نوبارا هم سعی می کرد یوجی رو ساکت کنه ... خلاصه هر دختری سعی داشت یه کسی رو ساکت کنه تا یه بدبخت دیگه راحت بخوابه ?

با اینکه ساعت 6 صبح بود و روز تعطیل بود، خوابگاه شبیه سالن عروسی شده بود ...

اون وسط کورو سنسه داشت می کوبید تو سر دانش آموزاش که بکشنش ?

خوب خلاصه بگم که توی همچین وضعیتی علاوه بر هیجان من احساس می کنم که این چه دنیاییه که آدم توی تخت خوابش ساعت 6 صبح باید صدایی بلند تر از سالن عروسی را تحمل کنه ؟؟

می دونم خیلی یخم ولی آخه کدوم اوتاکویی تصوراتش به اینجا نکشیده ؟؟؟


ساعت صبحسالن عروسیخواب
یه پیج ساده برای اوتاکو ها!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید