سید
سید
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

از راه‌روی تا راه‌بری

چیزی گم کرده‌ایم به نام «حکمت». علم داریم، دانش داریم، اطلاعات داریم اما حکمت نداریم. درست بر خلاف بعضی قدیم‌ترها که با حداقل تحصیل و سواد، زندگی حکیمانه داشتند. برخلاف ما که به‌ظاهر زندگی دانشمندانه داریم؛ خیلی چیزها را می‌دانیم اما این دانایی به کارمان نمی‌آید و چه‌بسا همین دانایی‌های تکه‌پاره خانه‌مان را ویران کرده و زندگی‌مان را به شوره‌زار بدل کرده است.

حکیم کیست؟ حکیم کسی است که هم راه‌روی دارد هم راه‌بری؛ یعنی با استفاده از شناخت‌های درست، هم خودش مسیر را پیموده و به سرمنزل مقصود رسیده (راه‌وری) و هم دست دیگران را می‌گیرد و به سمت مقصد سوق می‌دهد (راه‌بری).

هرجا علمی داریم که به کارمان نمی‌آید (بخوانید به راهمان نمی‌آید) آن‌ علم پوچ و باطل است و هرجا بذری درونمان ریشه دوانده که دستمان را می‌گیرد به آسمان معنا ارتقاء می‌دهد همان دانه، ابزار حکمت و تعالی است.

مشکل قرن ما گم شدن حکمت است. ما در راه‌ماندگان خاک‌نشین هم خودمان گیجیم و هم می‌‌خواهیم گیج‌های دیگر را تربیت کنیم. اینجاست که همه در این دایره سیمانی گرفتاریم و با این دست‌فرمان به بیرون راهی نداریم.

حکمتدانشزندگیگمشدهراهبری
یک آدم عادی که می‌خواهد از حد معمول هم معمولی‌تر باشد؛ که بدون پرده و باآرامش حرف‌های دلش را با مخاطب ناشناس مطرح کند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید