از نوشتن درباره چیزی که همه دربارهاش حرف میزنند خوشم نمیآید چطور میشود دربارهاش بنویسی وقتی از خواندن دربارهاش خسته شدی؟ با این حال این موضوع در نهایت آنقدر عصبانیام کرد که بخواهم دربارهاش بنویسم یکجورهایی معادل این که فریاد بزنم "خفه شید گوش بدید چی میخوام بگم"
نمیدانم دقیقا کی شروع شد ولی بحثش هنوز داغ است. مدالآور المپیک میخواهد پزشکی بخواند و رئیس جمهور هم موافقت کرده( موافقتی که در حال حاضر تکلیفش چندان مشخص نیست.) و آدمها همه عصبانیاند که چجوری ممکن است کسی به خودش اجازه بدهد درخواست جایگاه رفیع پزشکی را بکند؟ بله قبولی پزشکی سخت است ولی چیزی که مردم به نظر میرسد حالیشان نیست این است که کسب مدال المپیک از قبولی پزشکی خیلی سختتر است. باور نمیکنید؟ بیایید با عدد و رقم برایتان نشان بدهم، در کنکور ۱۴۰۳ در مجموع دندان و پزشکی روی هم ۱۵۰۰۰ نفر ظرفیت داشتهاند. برای سادگی فرض میکنیم در طول ۴ سال این مقدار تقریبا ثابت بوده که مجموعا میشود ۶۰۰۰۰ نفر در چهار سال، یک دوره المپیک. در همین دوره ایران ۲۴ مدال کسب کرده. یعنی تقریبا به ازای هر مدالآور المپیک ۲۵۰۰ نفر پزشکی قبول شدهاند. بله پزشکی سخت است بر منکرش لعنت، اصلا منکرش را بیاورید تا خودم حالیاش کنم ولی مقایسهاش با مدال المپیک خندهدار است.
نکته دردناک این خبر برای کشور( برعکس چیزی که اکثریت فکر میکند) این نیست که ممکن است یک پزشک بد وارد چرخه شود این است که یک ورزشکار عالی از دست رفته. فکر میکنید بعد از پزشکی خواندن دیگر کسی میتواند مدال کسب کند؟ من اگر جای رئیس جمهور بودم از خانم میپرسیدم چرا میخواهد پزشکی بخواند؟ دنبال چی است که در حال حاضر ندارد؟ پول؟ موقعیت اجتماعی؟ تایید والدین؟ و دنبال فراهم کردن آن میرفتم. منطقی این است که وضعیت( جدا از علاقه، که اگر این خانم واقعا به پزشکی علاقه داشته و نه به ورزش، دیگر هیچ حرفی ندارم.) یک مدالآور المپیک رشکبرانگیزتر از پزشک باشد، که به نظر میرسد حداقل از دید شخص سوم اینگونه نیست. بله، میفهمم( فقط کمی البته) که کنکور و پشت کنکور ماندن کاری با مردم کرده که الان تصور میکنند این خانم قرار است صندلی آنها بشیند ولی حتی اگر این خشم هم باشد به سمت شخص اشتباهی نشانه رفتهاند، ما سهمیههای سیستماتیکی در ابعاد بسیار بزرگ داریم که عدالت را توی جیبشان گذاشتهاند، سهمیه شهدا، ایثارگران، هیئت علمی( خدایی این یکی را با چه منطقی گذاشتهاند آنجا؟) و حتی اگر همه اینها کم است توی کنکور تقلب هم میکنند. و باز هم همه اینها به کنار اصلا مگر خود کنکور چقدر معیار خوبی است؟ خشم نسبت به اینها است که طبیعی است و به حق. ولی خوب اینها ربطی به این خانم ندارد که بخواهیم همهی این ناعدالتی آموزشی را از جانش بیرون بکشیم.
در نهایت به نظر من هم درست نیست که این خانم در رشته پزشکی قبول شود( یا هر رشته نامرتبط دیگری) ولی واکنشی به این شکل و ابعاد از جای دیگری نشات میگیرد. و اصلا مگر دانشگاه خودش صاحب و مسئول ندارد به رئیس جمهور چه ربطی دارد که قول صندلی دانشگاه را به کسی بدهد؟ بیانیهای از دانشگاه تهران دیدم که برای تحصیل این خانم در رشته ترتیب بدنی ابراز آمادگی کرده بود که منطقی به نظر میرسد.