همیشه در آفرینش بازی کردن برای ما مهم بوده! بازی کردن یک روش دم دستی و بسیار کارا برای تیمسازی و نزدیکتر کردن اعضای تیم به همدیگر است.
از زمانی که وارد تیم شدم به «اون خانومه که بازی میکنه» معروف بودم! تا همین الآن که حتا اگر من هم حضور نداشته باشم خود به خود هر چهارشنبه عصر مافیا بازی میکنیم.
بازی کردن در محیط کار یعنی وسط روز کاری یک زمانی را به هیچ کدام از دغدغههای بزرگانهات فکر نکنی و ذهنت را رها کنی که برود برای خودش خوش بگذراند و کودک درونت حالش خوب شود و کنار همکارانت حسابی بهت خوش بگذرد و دوباره با نشاط و انرژی بیشتری به جنگ چالشهای زندگیات بروی.
گاهی با استفاده از امکاناتی که برای اینکار تعبیه شده مثل فوتبال دستی باکس سرگرم میشویم.
گاهی بچهها اسباببازیهای دوران بچگی یا اسباببازیهای بچههایشان را سر کار میآورند!
گاهی هم خود به خود با کمترین امکانات جذابترین بازیها شکل میگیرد! مثل پرتاب توپ پینگپنگ در لیوان! این بازی خود به خود شکل گرفت. اما بعد از چند دقیقه دیدیم داریم حیثیتیترین بازی دنیا را انجام میدهیم و کافه هم اسپانسر بازی شد و برای برندهای که ۳ امتیاز دریافت کند میلکشیک جایزه گذاشته. سیستم امتیازدهی پیچیده و جریمهها و تشویقیهایی هم وضع کردیم و داریم در یک رقابت تنگاتنگ میجنگیم. برندهی میلکشیک را هم در این تصویر داریم که دارد پرتابش را نشانه میرود!
و امااااااا
نوبت به معرفی پدیدهی بازیهای آفرینش میرسد. و آن چیزی نیست جزززز، میز پینگپنگ.
این میز حدود یک سال است که به شرکت اضافه شده. بین میز پینگ پنگ و فوتبال دستی رایگیری شد و پینگپنگ با اکثریت آرا برنده شد. حالا بعد از گذشت این مدت، اکثر بچهها، حتا آنهایی که تا آن زمان یک بار هم دست به راکت نزده بودند یا حتا قوانین بازی را نمیدانستند، چنان حرفهای شدهاند که به فکر راهاندازی مسابقات پینگپنگ در سطوح مختلف هستیم!
تا به حال دو بار لیگ حذفی برگزار کردیم با شرکت تمام بچهها. این هم جدول طبقه بندی:
نویسندهی یادداشت: سارا کرمانی
فعلن پایان
لینک یادداشت قبلی
اگر دوست دارید همسفر ما باشید این پست را ببینید.